قاسم انوار » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۲۴

<div class="b" id="bn1"><div class="m1"><p>مستدعیم از حضرت سلطان قدم</p></div>
<div class="m2"><p>یک جرعه شراب را که سرتابقدم</p></div></div>
<div class="b" id="bn2"><div class="m1"><p>مستم کند آن چنان که آسوده شوم</p></div>
<div class="m2"><p>از قاعده وجود و از رسم عدم</p></div></div>

شمارهٔ ۲۵

مستدعیم از حضرت سلطان قدم
یک جرعه شراب را که سرتابقدم
مستم کند آن چنان که آسوده شوم
از قاعده وجود و از رسم عدم

هوش مصنوعی: شاعر از سلطان می‌خواهد که جرعه‌ای شراب به او عطا کند تا با آن بتواند از حال و هوای دنیوی دور شود و به آرامش برسد. او آرزو دارد که با این نوشیدنی، بتواند از قید وجود و عدم رهایی یابد.

شمارهٔ ۲۳

شمارهٔ ۲۴

هوش مصنوعی: از درگاه سلطان درخواست می‌کنیم که یک جرعه شراب به ما عطا کند تا به آرامش و سرور روحی دست یابیم.

مستدعیم از حضرت سلطان قدم

یک جرعه شراب را که سرتابقدم

هوش مصنوعی: مرا به قدری در خود غرق کند که از قوانین زندگی و وجود خود بی‌خبر شوم و از عادت نبودن رها شوم.

مستم کند آن چنان که آسوده شوم

از قاعده وجود و از رسم عدم

شمارهٔ ۲۴

اطلاعات

برگردان به زبان ساده