گنجور

شمارهٔ ۱۵

خداوند داننده دستگیر
رؤف و رحیم و قدیم و قدیر
ز انوار قدسش دل قاسمی
مقدس جنابست و عرفان سریر
بفضل خدا فارغ از مال و سال
که بی مال میرست و بی سال پیر
مشایخ برفتند، از ایشان نماند
سوای کهن قصه ای دلپذیر
مرید سوادی، از آن کرده ای
دلت را بزندان سودا اسیر
بیا پیش ما، قصه نو شنو
که نتوانی از مرده شد مستنیر

اطلاعات

وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

خداوند داننده دستگیر
رؤف و رحیم و قدیم و قدیر
هوش مصنوعی: خداوند آگاه و مهربان است؛ او همواره کمک‌کننده و بخشنده است و قدرتی کهن و عظیم دارد.
ز انوار قدسش دل قاسمی
مقدس جنابست و عرفان سریر
هوش مصنوعی: از نورهای قدسی او، دل قاسمی، مقدس و محترم است و عرفان به مانند یک جایگاه و throne برای اوست.
بفضل خدا فارغ از مال و سال
که بی مال میرست و بی سال پیر
هوش مصنوعی: به برکت خدا، از مال و سن رهایی یافته‌ام؛ زیرا که بدون مال هم جوانی وجود دارد و بدون سن هم می‌توان پیر بود.
مشایخ برفتند، از ایشان نماند
سوای کهن قصه ای دلپذیر
هوش مصنوعی: بزرگان و معلمان گذشته رفتند و از آن‌ها تنها داستانی دلنشین باقی مانده است.
مرید سوادی، از آن کرده ای
دلت را بزندان سودا اسیر
هوش مصنوعی: مریدی که در علم و دانش تواناست، از این رو دل تو را در دام خیال و آرزوی غیر واقعی گرفتار کرده‌ای.
بیا پیش ما، قصه نو شنو
که نتوانی از مرده شد مستنیر
هوش مصنوعی: بیا و داستانی جدید و تازه را با ما بشنو که نمی‌توانی از کسانی که جان باخته‌اند، شاد و سرزنده باشی.