گنجور

شمارهٔ ۸۵

بر ما بناز می گذری، این چه عادتست؟
در حال ما نمی نگری، این چه عادتست؟
در آتش فراق تو بیچاره مانده ایم
بس فارغی ز چاره گری، این چه عادتست؟
بر روی دوستان در دولت ببسته ای
باما ببین که در چه دری؟ این چه عادتست؟
دایم بتیغ هجر دلم خسته میکنی
ایام عمر شد سپری، این چه عادتست؟
دی آمدم بکوی تو، از بهر روی تو
پنهان شدی ز من چو پری، این چه عادتست؟
فی الجمله عقل و جان و دل و دین ببرده ای
آخر ببین چه جمله بری؟ این چه عادتست؟
بر قاسمی نظر نکنی از کمال لطف
ای جان، چو صاحب نظری، این چه عادتست؟

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

بر ما بناز می گذری، این چه عادتست؟
در حال ما نمی نگری، این چه عادتست؟
هوش مصنوعی: تو با غرور و زیبایی از کنار ما می‌گذری، اما هیچ توجهی به حال و وضع ما نداری؛ چقدر عادت بدی است!
در آتش فراق تو بیچاره مانده ایم
بس فارغی ز چاره گری، این چه عادتست؟
هوش مصنوعی: ما در درد جدایی تو سرگردان هستیم و از بی‌توجهی به راه حل‌ها خسته شده‌ایم. این چه عادت عجیبی است؟
بر روی دوستان در دولت ببسته ای
باما ببین که در چه دری؟ این چه عادتست؟
هوش مصنوعی: به نظر می‌رسد که تو با دوستان خود در چنین موقعیتی خوشحال هستی و برای ما جایی در نظر نگرفته‌ای. این عادت چه معنایی دارد؟
دایم بتیغ هجر دلم خسته میکنی
ایام عمر شد سپری، این چه عادتست؟
هوش مصنوعی: همیشه با دوری‌ات دلم را خسته می‌کنی و روزهای عمرم به سرعت می‌گذرد. این چه عادت ناگوار و دردناکی است؟
دی آمدم بکوی تو، از بهر روی تو
پنهان شدی ز من چو پری، این چه عادتست؟
هوش مصنوعی: من به کوی تو آمدم، اما تو به خاطر زیبایی‌ات از من پنهان شدی مانند پری. این چه عادتی است؟
فی الجمله عقل و جان و دل و دین ببرده ای
آخر ببین چه جمله بری؟ این چه عادتست؟
هوش مصنوعی: در نهایت، عقل و جان و دل و ایمان تو را برده‌اند. حالا ببین چه مقدار از این‌ها را از دست داده‌ای؟ این چه رفتار و عادت عجیبی است؟
بر قاسمی نظر نکنی از کمال لطف
ای جان، چو صاحب نظری، این چه عادتست؟
هوش مصنوعی: ای جان، چرا به قاسمی توجهی نمی‌کنی با این همه لطف؟ وقتی که خودت صاحب نظر هستی، این چه عادتی است؟