شمارهٔ ۷۵
«و هُوَ مَعَکُم» گفت از این معنی چه خواست؟
یعنی جانها در بقای حق فناست
این معیت چیست باری فیالمثل؟
جان جانها صوت و این معنی صداست
منتهی هرگز نگردد سر عشق
سر عاشق منتها در منتهاست
بیحلول و اتحاد آن شاه عشق
لایزال و لم یزل مهمان ماست
گفتمش: بنشین و بنشان فتنه را
خاست واندر خاستن صد فتنه خاست
صدهزاران نامه دارد شاه عشق
در طی هر نامه ما را نامههاست
قاسمی، طالب ز فرط اشتیاق
چون گذشت از جان، ز جانان مرحباست
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
«و هُوَ مَعَکُم» گفت از این معنی چه خواست؟
یعنی جانها در بقای حق فناست
هوش مصنوعی: این عبارت به این معناست که خداوند همیشه با انسانهاست و آنها نمیتوانند از حضور او جدا شوند. در حقیقت، وجود انسانها در واقع به واسطه وجود خداوند است و آنچه که در عالم وجود دارد، در نهایت به او وابسته است. به عبارت دیگر، انسانها در وجود خود، نشانهای از حقیقت الهی هستند و در حقیقت، وجود آنها در سایه وجود پروردگار معنا پیدا میکند.
این معیت چیست باری فیالمثل؟
جان جانها صوت و این معنی صداست
هوش مصنوعی: این مجموعهای از همنشینی و ارتباطات است که به نوعی به جانها حیات میبخشد. آنچه که در اینجا به عنوان صدا بیان شده، نشاندهندهی وجود و احساسات عمیقتری است که از این ارتباط ناشی میشود.
منتهی هرگز نگردد سر عشق
سر عاشق منتها در منتهاست
هوش مصنوعی: عشق هرگز به نهایت نمیرسد و سرنوشت عاشق همیشه در جستجوی کمال و بالاترین نقاط است.
بیحلول و اتحاد آن شاه عشق
لایزال و لم یزل مهمان ماست
هوش مصنوعی: عشق جاودانی و یکتایی که هیچگاه تغییر نمیکند، در زندگی ما حضوری همیشگی دارد.
گفتمش: بنشین و بنشان فتنه را
خاست واندر خاستن صد فتنه خاست
هوش مصنوعی: به او گفتم: بنشین تا فتنه را آرام کنم، اما وقتی نشستم، خود فتنه دوباره به تلاطم درآمد.
صدهزاران نامه دارد شاه عشق
در طی هر نامه ما را نامههاست
هوش مصنوعی: شاه عشق هزاران نامه نوشته است و در هر کدام از این نامهها، ما را یادآوری میکند.
قاسمی، طالب ز فرط اشتیاق
چون گذشت از جان، ز جانان مرحباست
هوش مصنوعی: قاسمی، به خاطر شدت میله و عشقش، وقتی که از جان خود گذشت، به معشوقش سلام میفرستد.

قاسم انوار