گنجور

شمارهٔ ۷۶

یک سخن از قول اخوان الصفاست:
سر بکوب آنرا که سرش نیست راست
یک حدیث از قصه اسرار تو
عاشقی نشنید کز جان برنخاست
هرگز از عشق تو نشکیبد دلم
جان ما مس است و عشقست کیمیاست
گر تو گویی جان فدا کن بهر من
ای دل و جان، صد هزارت جان فداست
گفته ای: کان یار آمد از سفر
تا قیامت از دل و جان مرحباست
بر امید وصل، از بیم فراق
شب همه شب تا سحرگه ربناست
قاسم از روی و ریا بگذشته است
کار عاشق برتر از روی و ریاست

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

یک سخن از قول اخوان الصفاست:
سر بکوب آنرا که سرش نیست راست
هوش مصنوعی: هر کسی را که گفتار و منطقی نادرست دارد و به حقیقت توجه نمی‌کند، باید به او توجه نکرد و حرفش را نادیده گرفت.
یک حدیث از قصه اسرار تو
عاشقی نشنید کز جان برنخاست
هوش مصنوعی: هیچ داستانی از رموز عشق تو نیست که از جانم برنخیزد و نشنیده باشم.
هرگز از عشق تو نشکیبد دلم
جان ما مس است و عشقست کیمیاست
هوش مصنوعی: دل من هیچ‌گاه از عشق تو سیر نخواهد شد. جان ما مثل مس است و عشق همچون کیمیا، که دگرگونش می‌کند و به ارزش می‌افزاید.
گر تو گویی جان فدا کن بهر من
ای دل و جان، صد هزارت جان فداست
هوش مصنوعی: اگر تو بگویی که جانم را برای تو فدای کنم، ای دل و جانم، باید بدان که به اندازه صد هزار جان، برای این کار آماده‌ام.
گفته ای: کان یار آمد از سفر
تا قیامت از دل و جان مرحباست
هوش مصنوعی: تو گفته‌ای که یار از سفر برگشته و تا قیامت در دل و جانم خوشامد می‌گوید.
بر امید وصل، از بیم فراق
شب همه شب تا سحرگه ربناست
هوش مصنوعی: شخصی تمام شب را تا صبح به دعا و نیایش می‌پردازد، زیرا به امید رسیدن به معشوقش و از ترس فراق و جدایی، از دلش مشغول در خواست و آرزوست.
قاسم از روی و ریا بگذشته است
کار عاشق برتر از روی و ریاست
هوش مصنوعی: قاسم فراتر از ظاهرسازی و فریبکاری رفته است و عشق برای او چیزی بالاتر از زیبایی ظاهری و مقام است.