شمارهٔ ۶۸۲
چو زنان،مباش قانع،ز جهان برنگ و بویی
بزن، ای پسر، چو مردان، قدمی بجست و جویی
که جهان شراب خانه است و درو شراب کهنه
بکش این شراب کهنه، تو بهر زمان، بنویی
من ازین خمار مستی نه چنان شدم که هرگز
بخودم بود مجالی،بخدا،بهیچ رویی
همه آب خواره بینی، که ز ما کنند مستی
اگر آب خواره سازند ز خاک ما سبویی
نرسد بهو، هرآنکو که ز انقیاد خود را
نکند فدای چوگان، بهوای هو چو گویی
همه آبروی زاهد بر خلق باد باشد
که ز خاک آستانش نرسد بآبرویی
کم زهد گیر، قاسم، که ازین شراب خانه
به مشام جان زاهد نرسیده است بویی
اطلاعات
وزن: فعلات فاعلاتن فعلات فاعلاتن (رمل مثمن مشکول)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
چو زنان،مباش قانع،ز جهان برنگ و بویی
بزن، ای پسر، چو مردان، قدمی بجست و جویی
هوش مصنوعی: ای پسر، چون زنان قانع و راضی نباش، از جهان چیزهایی را بجو و به دنبال آنها برو. مانند مردان، گام بلندی بردار و جستجو کن.
که جهان شراب خانه است و درو شراب کهنه
بکش این شراب کهنه، تو بهر زمان، بنویی
هوش مصنوعی: دنیا مانند یک میخانه است و در آن شراب کهنه وجود دارد. این شراب کهنه را در هر زمانی بنوش، و از لذت آن بهرهمند شو.
من ازین خمار مستی نه چنان شدم که هرگز
بخودم بود مجالی،بخدا،بهیچ رویی
هوش مصنوعی: من از این حالت نشئه و مستی به حدی رسیدهام که هرگز فرصتی برای فکر کردن به خودم نداشتهام، به خدا، هیچگونه.
همه آب خواره بینی، که ز ما کنند مستی
اگر آب خواره سازند ز خاک ما سبویی
هوش مصنوعی: همه کسانی که از آب مینوشند، میبینی که اگر از خاک ما ظرفی بسازند، به ما مستی میدهند.
نرسد بهو، هرآنکو که ز انقیاد خود را
نکند فدای چوگان، بهوای هو چو گویی
هوش مصنوعی: هر کسی که خود را قربان بازی سرنوشت نکند، به خوشی و لذتهای زندگی نخواهد رسید.
همه آبروی زاهد بر خلق باد باشد
که ز خاک آستانش نرسد بآبرویی
هوش مصنوعی: اگر زاهد به خاطر خودخواهی و تظاهر به پاکدامنی به دیگران مینگرد، تمامی اعتبار و آبرویش در نظر مردم بیارزش خواهد بود، چرا که او از خاک پای کسانی که به حقیقت دست یافتهاند، چیزی نخواهد داشت.
کم زهد گیر، قاسم، که ازین شراب خانه
به مشام جان زاهد نرسیده است بویی
هوش مصنوعی: ای قاسم، کم از زهد و راستی بگیر، چرا که بوی این شرابخانه هرگز به گوش جان زاهد نرسیده است.