شمارهٔ ۶۴۷
ای خواجه، جمالست و جهانست و جوانی
می نوش می ناب بگل بانگ اغانی
سودن سر خود بر در می خانه فراوان
سودیست که اسرار خرابات بدانی
اسرار خرابات که اسرار عظیمست
با کس نتوان گفت، که سریست نهانی
سریست درین خانه، مسرت شود افزون
رمزی اگر از سر خرابات بخوانی
گر زانکه بجان گردی از جان و جهان دور
سودش نتوان گفت، که در عین زیانی
ساقی، گه لطفست، بجانها نظری کن
خوردیم شرابات، تهی گشت اوانی
سریست درین کوچه، که با کس نتوان گفت
ای وصل تو مستبشر ابواب معانی
جان را بخرابات حقایق برسان زود
ما هیچ مدانیم و تو شاه همه دانی
قاسم چه کند گر نشود واله و حیران؟
با جمله ذرات چو در عین عیانی
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ای خواجه، جمالست و جهانست و جوانی
می نوش می ناب بگل بانگ اغانی
هوش مصنوعی: ای دوست، تو زیبا هستی و زندگی پر از شادی و جوانی. پس از شراب ناب بنوش و به موسیقی و آواز لذت ببر.
سودن سر خود بر در می خانه فراوان
سودیست که اسرار خرابات بدانی
هوش مصنوعی: نشستن و انتظار کشیدن در دروازهٔ میخانه برای کسی که به رازهای آنجا آگاه شود، بسیار ارزشمند است.
اسرار خرابات که اسرار عظیمست
با کس نتوان گفت، که سریست نهانی
هوش مصنوعی: رازهای میخانه بسیار بزرگ و عمیق هستند و نمیتوان آنها را با هیچکس در میان گذاشت، زیرا این رازها پنهانی و مخفیاند.
سریست درین خانه، مسرت شود افزون
رمزی اگر از سر خرابات بخوانی
هوش مصنوعی: در این خانه، اگر از عمق شادیها و لذتها سخن بگویی، خوشحالی و دلخوشی بیشتری به وجود میآید. اگر از دل بینهایت خراباتیها و چالشها صحبت کنی، وجودت پر از مسرت خواهد شد.
گر زانکه بجان گردی از جان و جهان دور
سودش نتوان گفت، که در عین زیانی
هوش مصنوعی: اگر از چیزی بگذرانی و خود را از جان و دنیا دور کنی، فایدهاش را نمیتوان بیان کرد چون در نهایت به زیان خودت است.
ساقی، گه لطفست، بجانها نظری کن
خوردیم شرابات، تهی گشت اوانی
هوش مصنوعی: ای ساقی، گاه محبت و لطفی کن و به جانها نظر بینداز. ما شراب نوشیدیم و ظرفهایمان خالی شد.
سریست درین کوچه، که با کس نتوان گفت
ای وصل تو مستبشر ابواب معانی
هوش مصنوعی: در این کوچه کسی وجود دارد که نمیتوان با او صحبت کرد و به خاطر وصل تو، درهای معانی و مفاهیم برای او باز شده است.
جان را بخرابات حقایق برسان زود
ما هیچ مدانیم و تو شاه همه دانی
هوش مصنوعی: به دل خود این احساس را بیاور که به حقیقتها نزدیک شوی، زیرا ما هیچ نمیدانیم و تنها تو هستی که همه چیز را میدانی.
قاسم چه کند گر نشود واله و حیران؟
با جمله ذرات چو در عین عیانی
هوش مصنوعی: قاسم چه کار کند اگر در حیرت و شگفتی بماند؟ در حالی که همه چیز به وضوح در برابر او دیده میشود.