گنجور

شمارهٔ ۶۴۵

گر بر حدیث اهل دل انکار می کنی
بسیار بی حقیقت و بسیار کودنی
از نفس دور باش، که دل را سیه کند
با عقل و جان گرای، که مرآت روشنی
از ذات تا صفات و از آنجا بعقل و نفس
منقول گشته ای، که حدیث معنعنی
ای جان و زندگانی و ای راحت روان
بر من جفا مکن، که «سیور من بجان سنی »
حق را بیاد دار و فراموش کن ز غیر
تا کی چو کرم پیله تو بر خویشتن تنی؟
خود را نکو شناس و خدا را نکو بدان
گراز صوامعی و گر از دیر ارمنی
بی یاد دوست یک نفسی نیست قاسمی
ای شیخ روزگار «نچون سانمیسن منی »؟

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

گر بر حدیث اهل دل انکار می کنی
بسیار بی حقیقت و بسیار کودنی
هوش مصنوعی: اگر در گفتار و داستان‌های کسانی که دلشان روشن است، شک و تردید کنی، نشان دهنده‌ی ناآگاهی و بی‌اطلاعی توست.
از نفس دور باش، که دل را سیه کند
با عقل و جان گرای، که مرآت روشنی
هوش مصنوعی: از نفس دوری کن، زیرا که دل را تیره می‌کند. با عقل و جانت همراه شو، زیرا که این‌ها موجب روشنایی می‌شوند.
از ذات تا صفات و از آنجا بعقل و نفس
منقول گشته ای، که حدیث معنعنی
هوش مصنوعی: تو از جنبه‌های درون و ویژگی‌هایت، و سپس به عقل و نفس منتقل شده‌ای، که سخن به‌صورت متداوم و با سند بیان شده است.
ای جان و زندگانی و ای راحت روان
بر من جفا مکن، که «سیور من بجان سنی »
هوش مصنوعی: ای جان و زندگی من، ای آرامش روح من، بر من ظلم نکن، که من به شدت از این وضعیت رنج می‌برم.
حق را بیاد دار و فراموش کن ز غیر
تا کی چو کرم پیله تو بر خویشتن تنی؟
هوش مصنوعی: به یاد داشته باش که فقط به حق فکر کنی و از چیزهای دیگر غافل شوی. تا چه زمانی می‌خواهی مانند کرم ابریشم، در تارهای خودت گرفتار بمانی؟
خود را نکو شناس و خدا را نکو بدان
گراز صوامعی و گر از دیر ارمنی
هوش مصنوعی: خود را خوب بشناس و به خدا نیز نگرش مثبت داشته باش، حتی اگر در جایی ناشناس و دور افتاده باشی.
بی یاد دوست یک نفسی نیست قاسمی
ای شیخ روزگار «نچون سانمیسن منی »؟
هوش مصنوعی: بدون یاد دوست حتی یک لحظه هم نمی‌توانم زندگی کنم، ای شیخ، روزگار چه بر سر من آورده است که اینگونه احساس تنهایی می‌کنم؟