گنجور

شمارهٔ ۶۴

جان عالم تو و این قصه ز جانت پیداست
یار من، جان منی و جان جهانت بفداست
شور عشقت ز جهان جان مرا یکتا کرد
این چه شورست که از عشق تو اندر سر ماست؟
هرکرا نور یقین رهبر و همراه بود
دامنش تر نشود گر همه عالم دریاست
گر ترا عین یقین هست ببینی بیقین
عشق از غره پیشانی جانان پیداست
نتوانم که دل از دوستیش بردارم
که میان من و دلدار همه صدق و صفاست
گفت: آن یار کجا هست و کجایش جویم؟
گفتم: ار طالب راهی چو ببینی همه جاست
گفتم: ایدوست، ز هجران بوصالت چندست
گفت: هیهات، که از حد سمک تا بسماست
یار آن زلف دل افروز برافشاند ز دوش
در دو عالم بدمی شور قیامت برخاست
گر بلایی بسرآید تو مترسان دل را
مذهب قاسم دل خسته بلاعین عطاست

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

جان عالم تو و این قصه ز جانت پیداست
یار من، جان منی و جان جهانت بفداست
هوش مصنوعی: تو روح و جان تمام عالم هستی و این داستان از جان تو روشن است. ای دوست من، تو جان منی و جان جهان برای تو فدای من است.
شور عشقت ز جهان جان مرا یکتا کرد
این چه شورست که از عشق تو اندر سر ماست؟
هوش مصنوعی: شور و اشتیاقی که برای عشق تو دارم، تمام وجود و جانم را دگرگون کرده است. این چه نوع شور و هیجان عجیبی است که به خاطر عشق تو در ذهن و دل ما وجود دارد؟
هرکرا نور یقین رهبر و همراه بود
دامنش تر نشود گر همه عالم دریاست
هوش مصنوعی: هر کسی که نور یقین و آگاهی را در زندگی‌اش داشته باشد، در برابر مشکلات و چالش‌ها مقاوم می‌ماند و هیچ‌گاه آسیب نمی‌بیند، حتی اگر تمام عالم پر از آزمایشات و سختی‌ها باشد.
گر ترا عین یقین هست ببینی بیقین
عشق از غره پیشانی جانان پیداست
هوش مصنوعی: اگر به حقیقت یقین داری، می‌توانی بدون شک ببینی که عشق در بالای پیشانی محبوب آشکار است.
نتوانم که دل از دوستیش بردارم
که میان من و دلدار همه صدق و صفاست
هوش مصنوعی: نمی‌توانم عشق و دوستی‌ام را از او جدا کنم، زیرا در روابط ما تنها صداقت و پاکی وجود دارد.
گفت: آن یار کجا هست و کجایش جویم؟
گفتم: ار طالب راهی چو ببینی همه جاست
هوش مصنوعی: سوال کرد: آن محبوب کجا است و چطور او را پیدا کنم؟ گفتم: اگر به دنبال او هستی، در هر جایی که نگاه کنی، او هست.
گفتم: ایدوست، ز هجران بوصالت چندست
گفت: هیهات، که از حد سمک تا بسماست
هوش مصنوعی: گفتم: ای دوست، برای رسیدن به تو چقدر فاصله است؟ او پاسخ داد: چه بعید! فاصله از زمین تا آسمان است.
یار آن زلف دل افروز برافشاند ز دوش
در دو عالم بدمی شور قیامت برخاست
هوش مصنوعی: محبوب، آن زلف زیبای خود را از دوش می‌افشاند و این کارش در دو عالم شور و هیجان به پا می‌کند که شبیه قیامت است.
گر بلایی بسرآید تو مترسان دل را
مذهب قاسم دل خسته بلاعین عطاست
هوش مصنوعی: اگر مشکلی برایت پیش بیاید، نترس؛ زیرا دل با ایمان و مطمئن است و در عین سختی‌ها، آرامش خود را حفظ می‌کند.