گنجور

شمارهٔ ۶۳۴

زمانی یار شو، گر یار باشی
اگر با ما نباشی با که باشی؟
دلم را از تو دوری نیست ممکن
که جان را خواجه ای و خواجه تاشی
چو مردان با معاد خویش رفتند
تو سر پوشیده در بند معاشی
خبر از وحدت جانان نداری
که هر دم خاطر نومی خراشی
چو جامت میدهد دلدار می نوش
که کفرست اندرین حالت تحاشی
چو مردان سر خود پوشیده می دار
مگو از قصه «لا حق و لا شی »
بهر حالت که هستی، قاسمی، شکر
که تا در راه او مشرک نباشی

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

زمانی یار شو، گر یار باشی
اگر با ما نباشی با که باشی؟
هوش مصنوعی: زمانی با ما همراه شو، اگر که واقعاً دوست ما هستی؛ اگر در کنار ما نباشی، با چه کسی خواهی بود؟
دلم را از تو دوری نیست ممکن
که جان را خواجه ای و خواجه تاشی
هوش مصنوعی: دل من از دوری تو بی‌نزار نیست، شاید جانم آزاد باشد، ولی عشق تو همچنان در دل من زنده است.
چو مردان با معاد خویش رفتند
تو سر پوشیده در بند معاشی
هوش مصنوعی: وقتی مردان به فکر دنیای دیگر و انسانیت خود هستند، تو هنوز درگیر مسائل مادی و پوشیده در آن هستی.
خبر از وحدت جانان نداری
که هر دم خاطر نومی خراشی
هوش مصنوعی: تو از وجود نیروی برتر بی‌خبر هستی، که هر لحظه یاد و خاطره‌اش را در دل پوست می‌کند و می‌خراشد.
چو جامت میدهد دلدار می نوش
که کفرست اندرین حالت تحاشی
هوش مصنوعی: وقتی محبوب‌ات به تو جام می‌نوشاند، بنوش، زیرا در این لحظه امتناع کردن نشانه‌ی نافرمانی است.
چو مردان سر خود پوشیده می دار
مگو از قصه «لا حق و لا شی »
هوش مصنوعی: عزت و احترام را حفظ کن و درباره مسائل بی‌اهمیت صحبت نکن.
بهر حالت که هستی، قاسمی، شکر
که تا در راه او مشرک نباشی
هوش مصنوعی: هر چه وضعیتی که داری، در حالتی که هستی شکرگزار باش و مهم‌تر از همه اینکه در راه او به هیچ چیز غیر او وابسته نباشی.