گنجور

شمارهٔ ۶۳۱

تا سر الهی ز ملاهی نشناسی
نسناس ندانی بحقیقت ز اناسی
اسرار خرابات هم از پیر مغان پرس
این قصه سماعیست، مکن فکر قیاسی
نسیان تو از هر دو جهان غایت انسست
تا عاشق ناسی نشوی عاشق ناسی
صد خرقه بسوزد بدمی عاشق صادق
گوید: چه کنم خرقه؟ که «العشق لباسی »
در خانقه عشق ترا بار ندادند
از مرده دلی در غم این کهنه پلاسی
گفتی که: ببین روی مرا، سجده بجا آر
خدمت کنم، ای دوست، بعینی و براسی
گر کاسه نباشد می صافی زخم آشام
قاسم، تو ز می مست خرابی، نه ز کاسی

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

تا سر الهی ز ملاهی نشناسی
نسناس ندانی بحقیقت ز اناسی
هوش مصنوعی: تا وقتی که چهره و حقیقت الهی را از چهره‌های مادی و دنیوی نشناسی، هرگز نمی‌توانی حقیقت انسان‌ها را درک کنی.
اسرار خرابات هم از پیر مغان پرس
این قصه سماعیست، مکن فکر قیاسی
هوش مصنوعی: از دیوان مغان، رازهای خرابات را از پیر بپرس. این داستانی است که باید شنیده شود، پس به قیاس نپرداز.
نسیان تو از هر دو جهان غایت انسست
تا عاشق ناسی نشوی عاشق ناسی
هوش مصنوعی: فراموشی تو از هر دو دنیا نشان‌دهنده عمیق‌ترین نزدیکی و صمیمیت توست. تا زمانی که عاشق فراموشی نشوی، به واقع عاشق نخواهی شد.
صد خرقه بسوزد بدمی عاشق صادق
گوید: چه کنم خرقه؟ که «العشق لباسی »
هوش مصنوعی: عشق حقیقی و خالص، به همه زحمت‌ها و فداکاری‌ها ارج می‌نهد و در عوض، اهمیت ظواهر و شکل‌های ظاهری را نادیده می‌گیرد. حتی اگر صد لباس روحانی و ظاهری نیز بسوزد، آنچه مهم است احساس عاشقانه و صداقت در عشق است. عشق به‌عنوان یک حالت درونی، قابل مقایسه با هیچ‌یک از ظواهر و لباس‌ها نیست.
در خانقه عشق ترا بار ندادند
از مرده دلی در غم این کهنه پلاسی
هوش مصنوعی: در خانقاه عشق، به تو اجازه ندادند، از دل مرده‌ای که غم این دنیای قدیمی را بر دوش می‌کشد.
گفتی که: ببین روی مرا، سجده بجا آر
خدمت کنم، ای دوست، بعینی و براسی
هوش مصنوعی: گفتی که نگاهی به چهره‌ام بینداز و به من احترام بگذاری. من در خدمت تو هستم، ای دوست، به حقیقت و درستی.
گر کاسه نباشد می صافی زخم آشام
قاسم، تو ز می مست خرابی، نه ز کاسی
هوش مصنوعی: اگر ظرفی وجود نداشته باشد، شراب صاف زخم قاسم را نمی‌نوشد. تو نیز از شراب مستی و خراب شده‌ای، نه از ظرفی.