گنجور

شمارهٔ ۶۱۱

گر گلی از گلشن حسنش ببازار آمدی
هر دکانی را نسیم مشک تاتار آمدی
گر حجابی در میان بنده و حق نیستی
قسمت ارباب ظن کی محض پندار آمدی
از تجلی هدایت گر نبودی پرتوی
جمله اعیان جهان در عقد زنار آمدی
گر نبودی سر جانان تعبیه در تعبیه
«لن ترانی » در حقیقت عین دیدار آمدی
پرتو رویش اگر در چین و ما چین سر زدی
کافر صد ساله در تسلیم و اقرار آمدی
گر عنایت را ظهوری بیشتر بودی از آن
زمره اشرار در اطوار ابرار آمدی
کوه سنگین گر ز درد قاسمی واقف شدی
کوه را دل خون شدی با ناله زار آمدی

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

گر گلی از گلشن حسنش ببازار آمدی
هر دکانی را نسیم مشک تاتار آمدی
هوش مصنوعی: اگر گلی از باغ زیبایی او به بازار بیایی، هر فروشگاهی را بوى خوش مشک می‌پوشاند.
گر حجابی در میان بنده و حق نیستی
قسمت ارباب ظن کی محض پندار آمدی
هوش مصنوعی: اگر هیچ حجابی بین بنده و حق وجود نداشته باشد، پس چرا قسمت و سرنوشت ارباب او، فقط به گمان و خیال محدود شده است؟
از تجلی هدایت گر نبودی پرتوی
جمله اعیان جهان در عقد زنار آمدی
هوش مصنوعی: اگر نشانی از هدایت نبود، هیچ‌یک از جلوات و مظاهر جهان چنین در شکل و قالب نمی‌آمدند که مانند زنجیری به هم متصل شوند.
گر نبودی سر جانان تعبیه در تعبیه
«لن ترانی » در حقیقت عین دیدار آمدی
هوش مصنوعی: اگر سر جانان در تدبیر نبود، در واقع با نه دیدن تو، عین دیدار حاصل می‌شد.
پرتو رویش اگر در چین و ما چین سر زدی
کافر صد ساله در تسلیم و اقرار آمدی
هوش مصنوعی: اگر نور چهره‌اش را در چین و ماچین ببینی، کافرانی که صد سال در تسلیم و اعتراف بودند، ناگهان تغییر عقیده خواهند داد.
گر عنایت را ظهوری بیشتر بودی از آن
زمره اشرار در اطوار ابرار آمدی
هوش مصنوعی: اگر لطف و عنایت بیشتر از این بود، از گروه بدکاران به رفتار نیکان می‌پیوستی.
کوه سنگین گر ز درد قاسمی واقف شدی
کوه را دل خون شدی با ناله زار آمدی
هوش مصنوعی: اگر کوه سنگین از درد قاسمی آگاه بود، دل کوه نیز از غم پر می‌شد و با ناله‌ای اندوهگین به زمین می‌آمدی.