گنجور

شمارهٔ ۶۰۶

چو با تست مقصود، هرجا که هستی
گرش باز دانی ز هجران برستی
درین جست و جو دور رفتی وگر نی
چو خود را بدانی ازین جو بجستی
ز تحصیل عرفان محصل همین شد
که: حاصل تویی زین بلندی و پستی
ازان منتظم شد بتو نظم عالم
که شد بیت لطفی ز دیوان هستی
زهی!ساقی جان، که از لطف و احسان
ز بد مستی ما سر خم نبستی
ز جام خدا باده ناب بستان
که این می پرستی به از خود پرستی
بده یک دو جام دگر قاسمی را
که وقت خمارست و پایان مستی

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعل (وزن رباعی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

چو با تست مقصود، هرجا که هستی
گرش باز دانی ز هجران برستی
هوش مصنوعی: هرجا که باشی، اگر هدف و مقصود تو با من باشد و بتوانی از دوری و جدایی خلاص شوی، پس هجران و فراق دیگر مهم نخواهد بود.
درین جست و جو دور رفتی وگر نی
چو خود را بدانی ازین جو بجستی
هوش مصنوعی: تو در این تلاش بسیار دور افتادی و اگر خودت را بشناسی، از این تلاش بیهوده رها می‌شوی.
ز تحصیل عرفان محصل همین شد
که: حاصل تویی زین بلندی و پستی
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که در جستجوی شناخت و درک عمیق، نتیجه‌ای که به دست می‌آید این است که تو در گذشته و حال، فراتر از شرایط و موقعیت‌های مختلفی که در زندگی تجربه کرده‌ای، خودِ واقعی‌ات هستی. به عبارت دیگر، در همه چیز و همه جا، شخصیت و وجود واقعی تو اهمیت بیشتری دارد.
ازان منتظم شد بتو نظم عالم
که شد بیت لطفی ز دیوان هستی
هوش مصنوعی: به خاطر تو، جهان به نظم و ترتیب درآمد و به همین دلیل، خانه‌ای از رحمت از دفتر وجود ایجاد شد.
زهی!ساقی جان، که از لطف و احسان
ز بد مستی ما سر خم نبستی
هوش مصنوعی: ای ساقی عزیز، تو که با لطف و مهرت، به خاطر بدی‌های ما دلگیر نشدی و از ما روی بر نگرداندی.
ز جام خدا باده ناب بستان
که این می پرستی به از خود پرستی
هوش مصنوعی: از جام الهی شراب ناب بنوش، چرا که پرستش این می بهتر از پرستش خودت است.
بده یک دو جام دگر قاسمی را
که وقت خمارست و پایان مستی
هوش مصنوعی: به قاسمی یک یا دو جام دیگر بده، چون حالا وقت خواب آلودگی است و زمان پایان حال پرخوابی.