گنجور

شمارهٔ ۶۰

ما پیش شمع روی تو پروانه وار مست
جان در سماع عشق ز معشوقه الست
پیدا ز نور روی تو گشتیم در جهان
ما ذره ایم و روی تو خورشید انورست
بنما بما جمال و برافکن نقاب را
کان روی دلفروز تو جانبخش عالمست
از روز زلف غارت دلهای خسته کرد
اینست کار عشق، اگر روز، اگر شبست
از عاقلان اگر چه نصیبی نیافتیم
با عاشقان رویم، که آنجا کرم کمست
می خواست نقش خاتم شاهی ز من برد
خاتم ز دست نفس کشیدم بضربدست
قاسم، مجال نیست سخن را، شتاب کن
ما پیش آن جمال بیاریم هرچه هست

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ما پیش شمع روی تو پروانه وار مست
جان در سماع عشق ز معشوقه الست
هوش مصنوعی: ما مثل پروانه‌ای به دور شمع زیبایی تو می‌چرخیم و در حال سرور و نشاط عشق، در شوق معشوقی که همیشه وجود داشته، سرگشته‌ایم.
پیدا ز نور روی تو گشتیم در جهان
ما ذره ایم و روی تو خورشید انورست
هوش مصنوعی: ما در این دنیا وجودی کوچک و بی‌اهمیت هستیم و در تلاشیم که از نور و درخشش چهره تو بهره‌مند شویم؛ زیرا تو همچون خورشید تابناک، ما را روشنی می‌بخشی.
بنما بما جمال و برافکن نقاب را
کان روی دلفروز تو جانبخش عالمست
هوش مصنوعی: به ما زیبایی خود را نشان بده و پرده را کنار بزن، زیرا چهره دلربای تو سبب بخشش و برکت در جهان است.
از روز زلف غارت دلهای خسته کرد
اینست کار عشق، اگر روز، اگر شبست
هوش مصنوعی: عشق به اندازه‌ای تاثیرگذار است که حتی در طول روز یا شب باعث می‌شود دل‌های خسته و آسیب‌دیده را تسخیر کند.
از عاقلان اگر چه نصیبی نیافتیم
با عاشقان رویم، که آنجا کرم کمست
هوش مصنوعی: اگرچه ما از عاقلان بهره‌ای نبرده‌ایم، با عاشقان رو به رو می‌شویم، زیرا در آنجا از لطف و بخشش خبری نیست.
می خواست نقش خاتم شاهی ز من برد
خاتم ز دست نفس کشیدم بضربدست
هوش مصنوعی: در این بیت، گوینده از تلاش برای حفظ مقام و منزلت خود سخن می‌گوید. او می‌خواهد که مقام و نشانه‌ی سلطنت او از دستش نرود. با اشاره به اینکه با نفس‌کشیدن و فعالیت‌های خود، سعی می‌کند این جایگاه را حفظ کند، نشان می‌دهد که این امر برای او اهمیت زیادی دارد و در راستای حفظ آن تلاش می‌کند.
قاسم، مجال نیست سخن را، شتاب کن
ما پیش آن جمال بیاریم هرچه هست
هوش مصنوعی: قاسم، وقت برای صحبت کردن نیست، سریع‌تر عمل کن تا ما هرچه داریم را به آن زیبایی ارائه دهیم.