شمارهٔ ۵۹۵
می کشد آن حبیب فرزانه
چشم را سرمه، زلف را شانه
می رود در فضای ملک وجود
«اینما کان » و «حیث ما کانه »
مست و طناز و سرفراز و ملیح
هر کرا دید داد پیمانه
گر نه از جام اوست مستی جان
چیست این نعرهای مستانه؟
زاهدان را صوامع و تسبیح
عاشقان را شراب و می خانه
بهوای تو دایم این دل مست
گاه شمعست و گاه پروانه
قوت هرکس بقدر همت اوست
طفل را شیر و مرغ را دانه
سخن از دوست گو، ز غیر مگوی
بگذر از قصهای افسانه
گر نقاب از جمال بردارد
قاسمی جان دهد بشکرانه
اطلاعات
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
می کشد آن حبیب فرزانه
چشم را سرمه، زلف را شانه
هوش مصنوعی: دوست باهوش و نازنینم، چشمانش به مانند سرمهکشیده شده و موهایش را به زیبایی شانه میزند.
می رود در فضای ملک وجود
«اینما کان » و «حیث ما کانه »
هوش مصنوعی: این که در هر نقطه و هر جا که باشد، در دنیای وجود جاری و ساری است.
مست و طناز و سرفراز و ملیح
هر کرا دید داد پیمانه
هوش مصنوعی: هر کسی را که دیدم، خوشحال و زیرک و باوقار و زیبا بود، در دلش عشق و شوق بود و پیمانهای از شراب به او دادم.
گر نه از جام اوست مستی جان
چیست این نعرهای مستانه؟
هوش مصنوعی: اگر شری از آن جام نیست، پس این سر و صدای مستانه به چه معناست؟
زاهدان را صوامع و تسبیح
عاشقان را شراب و می خانه
هوش مصنوعی: زاهدان در مکانهای عبادت و با تسبیح به خدا مشغولند، اما عاشقان دلشان به شراب و میخانه گره خورده است.
بهوای تو دایم این دل مست
گاه شمعست و گاه پروانه
هوش مصنوعی: این دل همیشه به یاد توست و در عشق تو گاهی مانند شمعی که در حضور پروانه میسوزد، و گاهی همچون پروانهای است که دور شمع پرواز میکند.
قوت هرکس بقدر همت اوست
طفل را شیر و مرغ را دانه
هوش مصنوعی: قدرت و توانایی هر فرد بستگی به تلاش و همت او دارد؛ کودک برای رشد به شیر نیاز دارد و پرنده به دانه.
سخن از دوست گو، ز غیر مگوی
بگذر از قصهای افسانه
هوش مصنوعی: از دوست صحبت کن و به دیگران نپرداز، از داستانهای افسانهای هم بگذر.
گر نقاب از جمال بردارد
قاسمی جان دهد بشکرانه
هوش مصنوعی: اگر کسی پردهپوشی از زیباییاش بردارد، جان میدهد از شکر و قدردانی.