گنجور

شمارهٔ ۵۷۰

پیش ما قصه جام و جم و جمشید مگو
هرچه میگویی بجز از طلعت خورشید مگو
هرکجا حسن رخش تاختن آرد، آنجا
همه تأیید بود، هیچ ز تأیید مگو
هرکجا عید جمالش بنماید، آنجا
زود قربان شو و دیگر سخن از عید مگو
هرکجا عشق و محبت بروآنهابرسد
امر نافذ نگر و سرعت تنفیذ مگو
گر دلت از دو جهان فارغ و آزاد آمد
سخن از بیم مران، قصه امید مگو
گل خوشبو بمیان چمن ار جلوه دهد
با چنین جلوه رنگین سخن بید مگو
چون ترا یار بتحقیق نماید دیدار
بیش ازین قصه افسانه و تقلید مگو
سخن لطف تو گفتیم در اطراف چمن
عقل فرمود کزین دولت جاوید مگو
گر بدان خانه رسی وز تو سؤالی پرسند
قاسم، از دیده بگو، قصه نادید مگو

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

پیش ما قصه جام و جم و جمشید مگو
هرچه میگویی بجز از طلعت خورشید مگو
هوش مصنوعی: به ما درباره داستان‌های قدیمی و افسانه‌هایی مثل جام و جم و جمشید نگو، فقط درباره زیبایی و درخشش چهره خورشید صحبت کن.
هرکجا حسن رخش تاختن آرد، آنجا
همه تأیید بود، هیچ ز تأیید مگو
هوش مصنوعی: هرجایی که زیبایی و خوبی ظاهر شود، آنجا همه چیز مورد تأیید و پسندیده است، پس درباره این تأیید چیزی نگو.
هرکجا عید جمالش بنماید، آنجا
زود قربان شو و دیگر سخن از عید مگو
هوش مصنوعی: هر جا که زیبایی او نمایان شود، آنجا برای او فداکاری کن و دیگر درباره زیبایی صحبت نکن.
هرکجا عشق و محبت بروآنهابرسد
امر نافذ نگر و سرعت تنفیذ مگو
هوش مصنوعی: هر جایی که عشق و محبت وجود داشته باشد، بدان که حکم و فرمانی مستحکم و سریع در آنجا اجرا خواهد شد، بنابراین درباره آن صحبت نکن.
گر دلت از دو جهان فارغ و آزاد آمد
سخن از بیم مران، قصه امید مگو
هوش مصنوعی: اگر دلت از تمام دغدغه‌های دنیا آزاد و آرام است، پس از نگرانی‌ها سخن نگو و درباره‌ی امیدها حرفی نزن.
گل خوشبو بمیان چمن ار جلوه دهد
با چنین جلوه رنگین سخن بید مگو
هوش مصنوعی: اگر گلی خوشبو در میان چمن‌ها نمایان شود و با زیبایی و رنگارنگی خود جلوه‌گری کند، نیازی به گفتن بدی‌ها نیست.
چون ترا یار بتحقیق نماید دیدار
بیش ازین قصه افسانه و تقلید مگو
هوش مصنوعی: وقتی که معشوق واقعی تو را ملاقات کند، دیگر نیازی به گفتن داستان‌ها و تقلیدها نیست.
سخن لطف تو گفتیم در اطراف چمن
عقل فرمود کزین دولت جاوید مگو
هوش مصنوعی: ما در مورد زیبایی‌های چمن با محبت تو سخن گفتیم، اما عقل به ما گوشزد کرد که از این نعمت ابدی چیزی مگو.
گر بدان خانه رسی وز تو سؤالی پرسند
قاسم، از دیده بگو، قصه نادید مگو
هوش مصنوعی: اگر به آن خانه رسیدی و از تو پرسشی کردند، قاسم، از آنچه می‌بینی بگو و از آنچه ندیده‌ای صحبت نکن.