گنجور

شمارهٔ ۵۶۸

ای دل، اگر تو عاشقی، با عاشقان هم‌خانه شو
واندر میان عاشقان از عاشقی فرزانه شو
گر بر کف جا می‌نهد، گر گوش می‌دارد به تو
چون آن کند، رو باده خور، چون این کند، دردانه شو
منمای خود را با کسان، هم با کسان هم ناکسان
چون گنج بی‌پایان شوی، اندر دل ویرانه شو
دایم خطاب آید ترا از بارگاه کبریا:
گر عشق می‌باید ترا، در کوی ما دیوانه شو
ای دل بیا، گر عاشقی، گر عاشقی و صادقی
ور باده می‌باید ترا، رو جانب میخانه شو
صد بار گفتم: ای حرون، گه از برون گاه از درون
در پیش شمع روی ما، گر عاشقی پروانه شو
قاسم، چه می‌گویی سُخُن، از سِرِّ عشق «مَن لَدُن»؟
گر آشنای او شدی، از خویشتن بیگانه شو

اطلاعات

وزن: مستفعلن مستفعلن مستفعلن مستفعلن (رجز مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ای دل، اگر تو عاشقی، با عاشقان هم‌خانه شو
واندر میان عاشقان از عاشقی فرزانه شو
هوش مصنوعی: ای دل، اگر عاشق هستی، با دیگر عاشقان یکی شو و در جمع آن‌ها به آموختن و درک عمیق عشق بپرداز.
گر بر کف جا می‌نهد، گر گوش می‌دارد به تو
چون آن کند، رو باده خور، چون این کند، دردانه شو
هوش مصنوعی: اگر کسی به تو توجه می‌کند و دست از تو برنمی‌دارد، وقتی که چنین می‌کند، باده بنوش و از زندگی لذت ببر. اگر این کار را انجام ندهد، ارزش خود را بدان و خود را ارزشمند بشمار.
منمای خود را با کسان، هم با کسان هم ناکسان
چون گنج بی‌پایان شوی، اندر دل ویرانه شو
هوش مصنوعی: خودت را با مردم خوب و بد مقایسه نکن، زیرا اگر خود را درون یک خرابه خلوت کنی، می‌توانی به گنجی بی‌پایان دست یابی.
دایم خطاب آید ترا از بارگاه کبریا:
گر عشق می‌باید ترا، در کوی ما دیوانه شو
هوش مصنوعی: همواره از درگاه خداوند به تو گفته می‌شود: اگر به عشق نیاز داری، در دنیای ما باید دیوانه‌وار رفتار کنی.
ای دل بیا، گر عاشقی، گر عاشقی و صادقی
ور باده می‌باید ترا، رو جانب میخانه شو
هوش مصنوعی: ای دل، اگر عشق می‌ورزی و راستگو هستی، اگر به شراب نیاز داری، به سوی میخانه برو.
صد بار گفتم: ای حرون، گه از برون گاه از درون
در پیش شمع روی ما، گر عاشقی پروانه شو
هوش مصنوعی: بارها به تو گفتم، ای حرون، گاهی از خارج و گاهی از درون، وقتی که در برابر شمع روشنی ما هستی، اگر عاشقی، مانند پروانه باش.
قاسم، چه می‌گویی سُخُن، از سِرِّ عشق «مَن لَدُن»؟
گر آشنای او شدی، از خویشتن بیگانه شو
هوش مصنوعی: قاسم، درباره‌ی راز عشق چه می‌گویی؟ اگر او را بشناسی، باید از خودت فاصله بگیری و بی‌خود شوی.