گنجور

شمارهٔ ۵۶۷

دل شوریده را تمنا تو
در سرم مایهای سودا تو
صورت کون چون معماییست
کاشف سر این معما تو
در تماشای صورت و معنی
هم تماشاگر و تماشا تو
هرچه دیدیم در جهان کم و بیش
همه «لا» بوده اند، الا تو
هرکجا در زمانه غوغاییست
همه سر فتنهای غوغا تو
هر کرا قبله ای بود بیقین
عشق را قبله و مصلا تو
حکم تو منع فتنه فرماید
پس کنی فتنها بعمدا تو
قاسمی از در تو در تو گریخت
که مفر هم تویی و ملجا تو

اطلاعات

وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

دل شوریده را تمنا تو
در سرم مایهای سودا تو
هوش مصنوعی: دل بی‌قرار من در آرزوی تو است و تمامی افکارم پر شده از حس جنون تو.
صورت کون چون معماییست
کاشف سر این معما تو
هوش مصنوعی: چهره‌ی جهان همانند یک معماست و تنها تو می‌توانی راز این معما را کشف کنی.
در تماشای صورت و معنی
هم تماشاگر و تماشا تو
هوش مصنوعی: در دیدن چهره و معنا، هم بیننده‌ای و هم چیزی که به آن می‌نگری.
هرچه دیدیم در جهان کم و بیش
همه «لا» بوده اند، الا تو
هوش مصنوعی: هر آنچه که در جهان دیده‌ایم، چه کم و چه زیاد، همه به نوعی وجودشان نادیده گرفته شده یا بی‌اهمیت بوده است، به جز تو که همواره درخشان و برجسته باقی مانده‌ای.
هرکجا در زمانه غوغاییست
همه سر فتنهای غوغا تو
هوش مصنوعی: هرجا که در دنیا جالی به وجود بیاید و شلوغی بوجود آید، تو خود را در کنار و مرکز آن فتنه‌ها می‌بینی.
هر کرا قبله ای بود بیقین
عشق را قبله و مصلا تو
هوش مصنوعی: هر کسی که برای خود نقطه‌ای مشخص و محبوب داشته باشد، به‌طور قطع عشق او همان نقطه و مکان مقدس است.
حکم تو منع فتنه فرماید
پس کنی فتنها بعمدا تو
هوش مصنوعی: اگر تو از طرف خداوند در مورد منع فتنه دستوراتی دریافت کرده‌ای، چگونه می‌توانی عمداً در فتنه‌ها شرکت کنی؟
قاسمی از در تو در تو گریخت
که مفر هم تویی و ملجا تو
هوش مصنوعی: کسی از در تو فرار کرد، در حالی که تنها پناهگاه و راه نجات او خود تو هستی.