شمارهٔ ۵۶۵
زان نکهت مشکین،که همی آید از آن سو
تا فانی مطلق نشوی دل نبرد بو
چون مست شدی مسکن جان، لجه دریاست
هشیار شدی، جانب بحر آ، ز لب جو
آن ماه جهان از همه رو ظاهر و پیداست
چون فاخته تا چند زنی نعره که: کو،کو؟
گر یار ندیدیدی، بطلب در همه جایی
تا یار نبینی نشود کار تو نیکو
میزان خدا عقل شریفست درین راه
گر تو سبک آیی نبود عیب ترازو
من عاشق آن روی دل افروزم و حیران
زاهد دهدم توبه ز روی تو،زهی رو!
قاسم، دل و جان ره نبرد جانب مقصود
تا نشنود از لطف ازل بانگ «تعالوا»!
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
زان نکهت مشکین،که همی آید از آن سو
تا فانی مطلق نشوی دل نبرد بو
هوش مصنوعی: از آن عطر خوش بویی که از آن طرف میآید، تا وقتی که به نابودی کامل نرسی، دل را از بوی آن نمیتوانی برداشت.
چون مست شدی مسکن جان، لجه دریاست
هشیار شدی، جانب بحر آ، ز لب جو
هوش مصنوعی: وقتی که مست و شاداب شدی، روح تو مانند دریاست. زمانی که هوشیار شدی، به سمت دریا برو و از لبهی چشمه آب بنوش.
آن ماه جهان از همه رو ظاهر و پیداست
چون فاخته تا چند زنی نعره که: کو،کو؟
هوش مصنوعی: این ماه که در جهان بیشتر از همه نمایان و مشخص است، مانند یک پرنده فاخته است. پس تا چه زمانی قصد داری فریاد کنی که: کجا هستی؟
گر یار ندیدیدی، بطلب در همه جایی
تا یار نبینی نشود کار تو نیکو
هوش مصنوعی: اگر یار را ندیدهای، در هر جا بگرد تا او را پیدا کنی؛ زیرا اگر یار را نبینی، کارهای تو بر وفق مراد نخواهد بود.
میزان خدا عقل شریفست درین راه
گر تو سبک آیی نبود عیب ترازو
هوش مصنوعی: خداوند میزان و معیار را عقل نیکو قرار داده است. اگر در این مسیر به صلح و آرامش درآیی، دیگر مشکلی در سنجش و اعتبار وجود نخواهد داشت.
من عاشق آن روی دل افروزم و حیران
زاهد دهدم توبه ز روی تو،زهی رو!
هوش مصنوعی: من عاشق آن چهرهای هستم که چنان شعلهای در دل میافروزد و برای همین گیج و حیران به زاهد میگویم که از روی تو توبه کنم، ای زیبایی بزرگ!
قاسم، دل و جان ره نبرد جانب مقصود
تا نشنود از لطف ازل بانگ «تعالوا»!
هوش مصنوعی: قاسم، با تمام وجودش به راه نمیرود تا به هدف نرسد، زیرا نمیخواهد از محبت و مهربانی الهی ندای «بیایید» را بشنود.

قاسم انوار