شمارهٔ ۵۴۳
بسامان آمد احوال دل من
بدیدار تو حل شد مشکل من
بیاری سعادت یار مایی
زهی یاری بخت مقبل من
جنون و عشق و مستی پیشه کردم
زهی سودای طبع عاقل من!
مرا عشق تو رسوای جهان کرد
همین بود از دو عالم حاصل من
طریق عاشقی و آنگه سلامت؟
معاذلله ز فکر باطل من
شدم دریای بی پایان، که هرگز
نبیند هیچ کشتی ساحل من
دلم در جعد مشکین تو گم شد
نمی یابم دل من، وا دل من!
تلالالا، تلا تن تن، تنن تن
منم در هر دو عالم واصل من
چو قاسم از میان برخاست گفتم
که: ای انعام عامت شامل من
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
بسامان آمد احوال دل من
بدیدار تو حل شد مشکل من
هوش مصنوعی: حال دل من به دیدار تو سامان گرفت و مشکلهایم حل شد.
بیاری سعادت یار مایی
زهی یاری بخت مقبل من
هوش مصنوعی: با کمک یاری عزیزم به خوشبختی رسیدم، چقدر خوشحالم که بخت من در این مسیر با من همراه است.
جنون و عشق و مستی پیشه کردم
زهی سودای طبع عاقل من!
هوش مصنوعی: من به جنون، عشق و شیدایی روی آوردهام تا به طبع عاقل خودم افتخار کنم!
مرا عشق تو رسوای جهان کرد
همین بود از دو عالم حاصل من
هوش مصنوعی: عشق تو باعث شد که من در نظر دیگران خوار و رسوا شوم، و همین یک چیز، تمام دستاورد من در این دنیا و آن دنیا بود.
طریق عاشقی و آنگه سلامت؟
معاذلله ز فکر باطل من
هوش مصنوعی: راه عاشقی و سلامت به کجا میانجامد؟ به گمانم، از فکرهای نابجا دوری باید کرد.
شدم دریای بی پایان، که هرگز
نبیند هیچ کشتی ساحل من
هوش مصنوعی: به دنیایی وسیع و بیپایان تبدیل شدم که هیچ کشتیای نمیتواند به ساحل من برسد.
دلم در جعد مشکین تو گم شد
نمی یابم دل من، وا دل من!
هوش مصنوعی: دل من در زیبایی و پیچیدگی موهای تیرهات گم شده است و حالا نمیتوانم دلم را پیدا کنم، وای بر دل من!
تلالالا، تلا تن تن، تنن تن
منم در هر دو عالم واصل من
هوش مصنوعی: صدای شادی و سرور به گوش میرسد، من در هر دو جهان به حقیقت پیوستهام و به این مقام دست یافتهام.
چو قاسم از میان برخاست گفتم
که: ای انعام عامت شامل من
هوش مصنوعی: وقتی قاسم از میان مردم بلند شد، به او گفتم: ای خدا، نعمتهایت را شامل حال من هم کن.