گنجور

شمارهٔ ۵۴۲

ناوک غمزه می زند بر دل من نگار من
صد پی اگر جفا کند، صدق و صفاست کار من
خسرو بی نظیر من، حاکم من، امیر من
دلبر ناگزیر من، باغ من و بهار من
نور من و سرور من، حاضر من، حضور من
مایه شکر و سور من، صبر من و قرار من
اول من، اخیر من، ناظر من، ظهیر من
یار و مرید و پیر من، مونس و غمگسار من
ناصر من، نصیر من، ناظر بی نظیر من
دلبر دستگیر من، از همه اختیار من
رافع من، رفیع من، سمع من و سمیع من
جامع من، جمیع من، حاصل کار و بار من
عاشق من، حبیب من، طب من و طبیب من
ناصب من، نصیب من، طالب انکسار من
جمله تو داده ای مرا: مرهم و محنت و شفا
جان من و جهان من، مخفی و آشکار من
گم شده ام بدرد و غم در طلب تو عمرها
هیچ نگفته ای که: کو قاسم دل فگار من؟

اطلاعات

وزن: مفتعلن مفاعلن مفتعلن مفاعلن (رجز مثمن مطوی مخبون)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ناوک غمزه می زند بر دل من نگار من
صد پی اگر جفا کند، صدق و صفاست کار من
هوش مصنوعی: عشق و زیبایی محبوبم به دل من آسیب می‌زند، اما اگر او به من ظلم کند، من همچنان با صداقت و خلوص عمل می‌کنم.
خسرو بی نظیر من، حاکم من، امیر من
دلبر ناگزیر من، باغ من و بهار من
هوش مصنوعی: محبوب بی‌نظیر من، فرمانروای من، بزرگ من، عشق از دست‌نیافتنی من، باغ و بهار زندگی من.
نور من و سرور من، حاضر من، حضور من
مایه شکر و سور من، صبر من و قرار من
هوش مصنوعی: نور و سرور من، مایه‌ی شکر و شادی من، و همچنین صبر و آرامش من.
اول من، اخیر من، ناظر من، ظهیر من
یار و مرید و پیر من، مونس و غمگسار من
هوش مصنوعی: من اولین و آخرین چیزی هستم که به آن فکر می‌کنم، ناظر و حمایتگر من هستی، یار و پیرو من، دوستی که با او شاد و غمگین می‌شوم.
ناصر من، نصیر من، ناظر بی نظیر من
دلبر دستگیر من، از همه اختیار من
هوش مصنوعی: ای یار مهربان من که همیشه یاور و حامی منی، تویی که تمام قدرت و اختیار من را در دستانت داری.
رافع من، رفیع من، سمع من و سمیع من
جامع من، جمیع من، حاصل کار و بار من
هوش مصنوعی: این شعر به کسانی اشاره دارد که به نوعی بر من تاثیر مثبت دارند. شامل افرادی که به من کمک می‌کنند، مرا به سمت بالاترین سطوح می‌برند و از قدرت شنیداری و دیداری من بهره‌مند می‌شوند. در نهایت، تمام این تجربیات و تاثیرات باعث رشد و پیشرفت من می‌شود.
عاشق من، حبیب من، طب من و طبیب من
ناصب من، نصیب من، طالب انکسار من
هوش مصنوعی: عاشق و دوست من، درمانگر و پزشک من، کسی که به من فخر می‌فروشد و سهم من در زندگی، کسی که به خاطر او به شکست و ناکامی فکر می‌کنم.
جمله تو داده ای مرا: مرهم و محنت و شفا
جان من و جهان من، مخفی و آشکار من
هوش مصنوعی: تمامی چیزهایی که به من داده‌ای، شامل تسکین، درد و درمان، جان و جهانی است که من دارم؛ چه آنچه که در سینه‌ام پنهان است و چه آنچه که به وضوح مشخص است.
گم شده ام بدرد و غم در طلب تو عمرها
هیچ نگفته ای که: کو قاسم دل فگار من؟
هوش مصنوعی: من در درد و غم خود گم شده‌ام و برای یافتن تو عمرم را صرف کرده‌ام. هیچ‌گاه به من نگفتی که: قاسمی که بتواند دل شکسته و خسته‌ام را شاد کند، کجاست؟