گنجور

شمارهٔ ۵۴۴

بسودایت سرشت آب و گل من
بدیدار تو حل شد مشکل من
من از آیات مجدم، کس نداند
چه معنی خواهد از من قایل من؟
عنایت های بی علت مدد شد
بسامان آمد احوال دل من
ز رویت پرتوی بر جانم افتاد
بدیدار تو حل شد مشکل من
طلب کردم بسی، تا گشت روشن
بفیض حق ز اشک سایل من
پس از من در هوات، ای سر و سیراب
گل سوری برآید از گل من
بهر جانب که جویی قاسمی را
بکوی عشق یابی منزل من

اطلاعات

وزن: مفتعلن فاعلات مفتعلن فع (منسرح مثمن مطوی منحور)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

بسودایت سرشت آب و گل من
بدیدار تو حل شد مشکل من
هوش مصنوعی: با تو بودن و دیدار تو باعث شد که تمامی مشکلات و سختی‌های زندگی‌ام حل و فصل شود. این ارتباط به من آرامش و خوشحالی می‌دهد، چون وجود تو مثل آب و گل برای من ضروری و حیاتی است.
من از آیات مجدم، کس نداند
چه معنی خواهد از من قایل من؟
هوش مصنوعی: من از نشانه‌های گذشته‌ام درک نمی‌کنم و نمی‌دانم دیگران چه معنایی از من برداشت خواهند کرد.
عنایت های بی علت مدد شد
بسامان آمد احوال دل من
هوش مصنوعی: کمک‌ها و محبت‌هایی که بدون هیچ دلیلی به من شده، باعث شده اوضاع دلم به خوبی و سامان بیفتد.
ز رویت پرتوی بر جانم افتاد
بدیدار تو حل شد مشکل من
هوش مصنوعی: از چهره‌ات نوری بر جانم تابید و با دیدنت، مشکلم حل شد.
طلب کردم بسی، تا گشت روشن
بفیض حق ز اشک سایل من
هوش مصنوعی: من بسیار درخواست کردم تا اینکه به برکت حق، از اشک‌های من روشنایی حاصل شد.
پس از من در هوات، ای سر و سیراب
گل سوری برآید از گل من
هوش مصنوعی: بعد از من، در دنیای تو، ای زیبا و پرطراوت، گل سوری از سرشاخه‌های من خواهد شکفت.
بهر جانب که جویی قاسمی را
بکوی عشق یابی منزل من
هوش مصنوعی: هر کجا که بروی، در مسیر عشق به قاسم می‌رسی و در آنجا منزل من است.