گنجور

شمارهٔ ۴۰۰

خواجه مستست، ببین در سر و در دستارش
لطف فرما و زمانی ز کرم باز آرش
بر سر کوی تو هر کس که رسد مست شود
گویی از باده سرشتند در و دیوارش
پیش رویت ز خجالت ننماید خورشید
پرتو روی تو چون می شکند بازارش
ای دل، ای دل، تو بهر کس که رسی در ره عشق
چون درو معرفتی نیست، عدم پندارش
گر مغی در ره حق دعوی اسلام کند
نکنی باور ازو، تا نبری زنارش
هر کرا نور یقین نیست عجب مرده دلیست!
عشق می گوید و من می شنوم گفتارش
گر سخن تند کند راهروی در ره عشق
چون ز مستان خرابست، مسلم دارش
عاشقان را همه درد از تو و درمان از تو
هر که بیمار تو شد هم تو کنی تیمارش
قاسمی، گفته مردم همگی روی و ریاست
رهرو آنست که پاکیزه بود کردارش

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

خواجه مستست، ببین در سر و در دستارش
لطف فرما و زمانی ز کرم باز آرش
هوش مصنوعی: خواجه حال خوشی دارد، ببین لطف او را در ظاهرش و در کلاهی که بر سر دارد. کمی از لطف و محبت خود به او باز گردان و او را در این حالت نگه‌دار.
بر سر کوی تو هر کس که رسد مست شود
گویی از باده سرشتند در و دیوارش
هوش مصنوعی: هر کسی که به کوچه و خیابان تو می‌رسد، چنان مسحور و شیدا می‌شود که گویی از شراب آفریده شده‌اند، حتی دیوارها و درها نیز این حالت را دارند.
پیش رویت ز خجالت ننماید خورشید
پرتو روی تو چون می شکند بازارش
هوش مصنوعی: خورشید از شرم نمی‌تواند خود را نشان دهد چون در برابر زیبایی تو، نورش کمتر به چشم می‌آید و اعتبارش کم می‌شود.
ای دل، ای دل، تو بهر کس که رسی در ره عشق
چون درو معرفتی نیست، عدم پندارش
هوش مصنوعی: ای دل، تو برای هر کسی که در مسیر عشق به آن‌ها می‌رسی، اگر در آن‌ها شناختی نمی‌بینی، نباید او را وجودی واقعی تصور کنی.
گر مغی در ره حق دعوی اسلام کند
نکنی باور ازو، تا نبری زنارش
هوش مصنوعی: اگر کسی در مسیر حق ادعای اسلام کند، به او باور نکن و گول نخور، مگر اینکه از او دلیل و مدرکی قوی داشته باشی.
هر کرا نور یقین نیست عجب مرده دلیست!
عشق می گوید و من می شنوم گفتارش
هوش مصنوعی: هر کس که به یقین روشن نرسیده، حیرت‌انگیز است که چقدر دل بزدل و مرده‌ای دارد! عشق در سخن خودش چیزی را می‌گوید و من به خوبی صدایش را می‌شنوم.
گر سخن تند کند راهروی در ره عشق
چون ز مستان خرابست، مسلم دارش
هوش مصنوعی: اگر در مسیر عشق کسی با لحن تند و تیزی صحبت کند، بدان که او مانند مستان در حال سرگشتگی و گیجی است و نمی‌تواند درست بیندیشد.
عاشقان را همه درد از تو و درمان از تو
هر که بیمار تو شد هم تو کنی تیمارش
هوش مصنوعی: عاشقان تنها رنج و دردشان از تو ناشی می‌شود و در عین حال، درمان و نجاتشان هم به تو وابسته است. هر کسی که به عشق تو دچار بیماری شد، تو خود به درمان او می‌پردازی.
قاسمی، گفته مردم همگی روی و ریاست
رهرو آنست که پاکیزه بود کردارش
هوش مصنوعی: بنا بر گفته‌ها، مردم بر این باورند که کسی که پاک‌دامن و درستکار باشد، شایستگی رهبری و ریاست را دارد.