گنجور

شمارهٔ ۳۸۳

پیش ما قصه شوقست و شهودست و حضور
در نهان خانه وحدت همه نورست و سرور
بر سر راه تولا همه شادی و طرب
در بیابان تمنا همه حسبان و غرور
شادمانم که بکوی تو گذر خواهم کرد
ترسم از عشق که گوید که: ازین درگه دور!
بس عجب مانده ام، ای جان و جهان، در صفتت
که تو کان نمکی وز تو جهانی در شور
چه عجب باشد اگر صید تو گردد دلها؟
عشق چون باز نجیب آمد و جانها عصفور
خوش «انالحق » گو و بر دار سلامت بر شو
چون کشیدی تو ازین جام شراب منصور
قاسم از جام تو مستست و خراب افتادست
که بهش باز نیاید بگه نغمه صور

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

پیش ما قصه شوقست و شهودست و حضور
در نهان خانه وحدت همه نورست و سرور
هوش مصنوعی: در نزد ما داستان عشق و احساس وجود دارد و در حضور ما در عمق رازهای وحدت، همه چیز از نور و شادی پر شده است.
بر سر راه تولا همه شادی و طرب
در بیابان تمنا همه حسبان و غرور
هوش مصنوعی: در مسیر عشق، هر شادی و خوشی در بیابان آرزوها، با هر حس و افتخاری در هم آمیخته است.
شادمانم که بکوی تو گذر خواهم کرد
ترسم از عشق که گوید که: ازین درگه دور!
هوش مصنوعی: خوشحالم که به سمت تو می‌روم، اما نگرانم که عشق به من بگوید: از این مسیر دور شو!
بس عجب مانده ام، ای جان و جهان، در صفتت
که تو کان نمکی وز تو جهانی در شور
هوش مصنوعی: من خیلی متعجبم، ای جان و جهان، از وصف تو که تو مانند یک معدن نمک هستی و به واسطه تو جهانی در تب و تاب است.
چه عجب باشد اگر صید تو گردد دلها؟
عشق چون باز نجیب آمد و جانها عصفور
هوش مصنوعی: عجبی ندارد اگر دل‌ها به دام تو بیفتند، زیرا عشق مانند پرنده‌ای نجیب است که جان‌ها را به سوی خود می‌کشاند.
خوش «انالحق » گو و بر دار سلامت بر شو
چون کشیدی تو ازین جام شراب منصور
هوش مصنوعی: به خوشحالی و شادمانی بپرداز و از سر سلامت و سرحالی بر پایه‌های حقیقت استوار شو، چون تو از این جام شراب نیکو بهره‌مند شدی.
قاسم از جام تو مستست و خراب افتادست
که بهش باز نیاید بگه نغمه صور
هوش مصنوعی: قاسم از نوشیدنی تو چنان مست و دچار شده که دیگر به خود نمی‌آید و نمی‌تواند بگوید چه صحنه‌ای را می‌بیند.