گنجور

شمارهٔ ۳۸۲

اگرچه خسرو عالم شوی و گر فغفور
بنام نیک توان بود در جهان مشهور
خلیفه زاده حقی بصورت و معنی
بپنج روزه فانی چرا شوی مغرور؟
شراب خاص خدا نوش کن، که نوشت باد!
چه جای بانگ دف و نای و نغمه طنبور؟
خدای یار همه عاشقان رهرو باد!
بحق جعفر صادق، بعزت طیفور
کسی کجاست بعالم که عذر من خواهد؟
شبست و نعره مستی و موسیم بر طور
تو خوش بخفته بخوابی و یار بیدارست
قسم بجان تو، ای جان، ندارمت معذور
ز روی عقل عیان چشم قاسمی دیدست
حبیب چون مه تابان، رقیب ازین در دور

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

اگرچه خسرو عالم شوی و گر فغفور
بنام نیک توان بود در جهان مشهور
هوش مصنوعی: هرچند که ممکن است به مقام والایی برسید و یا با نام نیک در جهان شناخته شوید، اما اینها به تنهایی نمی‌توانند شما را به حقیقت و معنای واقعی زندگی برسانند.
خلیفه زاده حقی بصورت و معنی
بپنج روزه فانی چرا شوی مغرور؟
هوش مصنوعی: پسر خلیفه، که هم از لحاظ چهره و هم از لحاظ شخصیت چیزی ندارد و عمرش به پنج روز هم نمی‌رسد، چرا باید خود را مغرور بداند؟
شراب خاص خدا نوش کن، که نوشت باد!
چه جای بانگ دف و نای و نغمه طنبور؟
هوش مصنوعی: شراب ویژه‌ای که از جانب خداست را بنوش، چرا که این نوع تجربه‌ای نو و عمیق است! دیگر چه نیازی به صدای سازها و آوازهاست؟
خدای یار همه عاشقان رهرو باد!
بحق جعفر صادق، بعزت طیفور
هوش مصنوعی: پروردگار، یاور تمامی عاشقان و رهروان باشد! به حق جعفر صادق و به احترام طیفور.
کسی کجاست بعالم که عذر من خواهد؟
شبست و نعره مستی و موسیم بر طور
هوش مصنوعی: کسی در این دنیا نیست که از من عذرخواهی کند. شب است و من تحت تاثیر مستی هستم و در حال نواختن موسیقی بر فراز کوه.
تو خوش بخفته بخوابی و یار بیدارست
قسم بجان تو، ای جان، ندارمت معذور
هوش مصنوعی: تو در خواب خوشی ای، ولی یارت بیدار است. سوگند به جان تو، ای عزیزم، نمی‌توانم از تو عذرخواهی کنم.
ز روی عقل عیان چشم قاسمی دیدست
حبیب چون مه تابان، رقیب ازین در دور
هوش مصنوعی: چشم عقل به وضوح، زیبایی محبوب را مانند ماه درخشان می‌بیند، اما رقیب از این در دور مانده است.