شمارهٔ ۳۷۷
ماییم و جام باده و سودای آن نگار
هر کس مناسب گهر خود گرفت یار
ای دوست، انتظار مفرما، که بعد ازین
دل را نه صبر ماند، نه آرام و نه قرار
گو صید عشق خواهی آهو دلی مکن
همراه عشق باش، که شیریست در شکار
هر کس که جان نبازد در ابتلای عشق
در روز حشر باشد از دوست شرمسار
جان را مدد فرست، که جانم بلب رسید
از صبر بی نهایت و اندوه بی شمار
چون هر چه کاشتی و ازان تخم بدروی
گر نیک مرد راهی، رو تخم بد مکار
قاسم، در آن مقام که ذکر فنا رود
از ما در این شمار نگیرند اعتبار
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ماییم و جام باده و سودای آن نگار
هر کس مناسب گهر خود گرفت یار
هوش مصنوعی: ما مشغول نوشیدن شراب و خیال آن معشوقه هستیم. هرکس بر اساس ویژگیها و موقعیت خود، محبوبی مناسب و متناسب با خودش را انتخاب کرده است.
ای دوست، انتظار مفرما، که بعد ازین
دل را نه صبر ماند، نه آرام و نه قرار
هوش مصنوعی: ای دوست، منتظر نباش که دیگر دل من نه تحمل دارد، نه آرامش و نه سکون.
گو صید عشق خواهی آهو دلی مکن
همراه عشق باش، که شیریست در شکار
هوش مصنوعی: اگر میخواهی به دنبال عشق بروی، دل بیرحمی نداشته باش، زیرا عشق مانند شیر در کمین شکار است و باید با احتیاط رفتار کنی.
هر کس که جان نبازد در ابتلای عشق
در روز حشر باشد از دوست شرمسار
هوش مصنوعی: هر کسی که در عشق به معشوق، سختیها و آزمایشها را تحمل نکند، در روز قیامت از دوستانش شرمنده خواهد بود.
جان را مدد فرست، که جانم بلب رسید
از صبر بی نهایت و اندوه بی شمار
هوش مصنوعی: به دادم برس و کمک کن، زیرا که جانم از تحمل بیپایان و غمهای بیشمار به تنگ آمده است.
چون هر چه کاشتی و ازان تخم بدروی
گر نیک مرد راهی، رو تخم بد مکار
هوش مصنوعی: هر چه بکاشی و از آن برداشت کنی، اگر مرد خوبی باشی، به تو سود میرسد و اگر بد، نتیجهاش هم بد خواهد بود.
قاسم، در آن مقام که ذکر فنا رود
از ما در این شمار نگیرند اعتبار
هوش مصنوعی: در آن مرتبهای که صحبت از نابودی و فنا میشود، اهمیت ما را در این شمارش نادیده میگیرند.