شمارهٔ ۳۵۴
دلم از قصه هجران چه گوید؟
ازین هجران بی پایان چه گوید؟
سخن ها دارد اندر سر، ولیکن
ز بیم شحنه سلطان چه گوید؟
همه حسنست و احسانست آن یار
کسی از حسن و از احسان چه گوید؟
مرا گویی نشانی ده از آن یار
دل از جنات جاویدان چه گوید؟
حریفان جمله مستان خرابند
در و دیوار و شادروان چه گوید؟
مرا از دل همی پرسی، چه گویم؟
کسی از خانه ویران چه گوید؟
چو قاسم شاه شد در چاه عالم
ازین چاه و ازین زندان چه گوید؟
اطلاعات
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مسدس مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
دلم از قصه هجران چه گوید؟
ازین هجران بی پایان چه گوید؟
هوش مصنوعی: دل من چه چیزی میتواند از درد جدایی بگوید؟ از این جدایی که هیچ پایانی ندارد، چه میتواند بگوید؟
سخن ها دارد اندر سر، ولیکن
ز بیم شحنه سلطان چه گوید؟
هوش مصنوعی: در دلش حرفهای زیادی دارد، اما از ترس ناظر سلطان چیزی نمیگوید.
همه حسنست و احسانست آن یار
کسی از حسن و از احسان چه گوید؟
هوش مصنوعی: محبوب همه زیبایی و نیکیهاست. بنابراین، کسی که به او نیکی و زیبایی میرسد، چه چیزی میتواند دربارهی آنها بگوید یا پیش آن یار صحبت کند؟
مرا گویی نشانی ده از آن یار
دل از جنات جاویدان چه گوید؟
هوش مصنوعی: از من میپرسی که نشانی از محبوبم بدهم، اما دل من از زیباییهای بهشت جاویدان چه بگوید؟
حریفان جمله مستان خرابند
در و دیوار و شادروان چه گوید؟
هوش مصنوعی: همه رقیبان و مخالفان، حالتی شبیه به مستی و خرابی دارند و در این وضعیت، نه دیواری باقی مانده و نه سقفی سالم است. در این شرایط، چه سخنی میتوان گفت؟
مرا از دل همی پرسی، چه گویم؟
کسی از خانه ویران چه گوید؟
هوش مصنوعی: از من میپرسی که در دلم چه میگذرد، اما چه باید بگویم؟ مانند این است که کسی از یک خانه خراب، چیزی بپرسد.
چو قاسم شاه شد در چاه عالم
ازین چاه و ازین زندان چه گوید؟
هوش مصنوعی: وقتی قاسم به مقام پادشاهی دست یافت، در چاه عالم چه سخنی دارد؟ از این چاه و از این زندان چه میتواند بگوید؟

قاسم انوار