گنجور

شمارهٔ ۳۵۳

صفیر مرغ جان اسرار گوید
و لیکن با دل بیدار گوید
پشیمان گردد اندر آخر کار
که سر گنج را با مار گوید
سخن از عشق گفتن ناروانیست
بشرط آنکه با مقدار گوید
چرا باید سخن گفتن بکوری
که چون بشنید از آن زنهار گوید؟
ولی در لعنتست آن کور مغرور
که فخر انبیا را عار گوید
چه گویی قصه آن کور مشرک
که او انکار را اقرار گوید؟
محمد گفته باشد در حقیقت
حدیثی را که یار غار گوید
سخن های مقلد بی فروغست
اگر یک بار، اگر صد بار گوید
بگیرد گوش وبینی مرد عارف
جعل چون قصه گلزار گوید
عجب حالی که یک قطره از ین بحر
حدیت قلزم زخار گوید
چوعشق مست شد نا کام و نا چار
حدیث خانه در بازار گوید
درین میدان چه جای سر؟ که صوفی
حدیث از جبه و دستار گوید
زیک بحر ست این لؤلؤی شهوار
اگر مولا، اگر عطار گوید
چو قاسم در بقای او فنا شد
سخن از واحدالقهار گوید

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مسدس مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

صفیر مرغ جان اسرار گوید
و لیکن با دل بیدار گوید
هوش مصنوعی: صدای پرنده‌ای که جان دارد، رازها را بیان می‌کند، اما این رازها را تنها کسی می‌تواند بفهمد که قلبش بیدار و هوشیار باشد.
پشیمان گردد اندر آخر کار
که سر گنج را با مار گوید
هوش مصنوعی: در پایان کار، انسان متوجه می‌شود که نباید به سادگی به سراغ چیزهای با ارزش برود، چرا که ممکن است خطراتی وجود داشته باشد.
سخن از عشق گفتن ناروانیست
بشرط آنکه با مقدار گوید
هوش مصنوعی: صحبت دربارهٔ عشق زمانی مناسب است که در حد و اندازه‌ای بیان شود.
چرا باید سخن گفتن بکوری
که چون بشنید از آن زنهار گوید؟
هوش مصنوعی: چرا باید با کسی سخن بگوییم که وقتی صحبت‌های ما را می‌شنود، تنها به فکر خودش است و هیچ نوع توجهی به حرف‌های ما ندارد؟
ولی در لعنتست آن کور مغرور
که فخر انبیا را عار گوید
هوش مصنوعی: در این بیت اشاره به فردی است که به خاطر خودبینی و غرور خود، جایگاه و مقام نبی‌ها را تحقیر می‌کند. این فرد نادان و کور است که به دلیل تعصب و خودخواهی‌اش، نمی‌تواند ارزش‌های بزرگ را ببیند و به آنها احترام بگذارد.
چه گویی قصه آن کور مشرک
که او انکار را اقرار گوید؟
هوش مصنوعی: در این جمله به زبان ساده می‌توان گفت: چه می‌توانی درباره داستان آن فرد نابینا بگویی که با وجود نداشتن بینایی، به چیزی که نمی‌بیند، تأیید می‌کند؟
محمد گفته باشد در حقیقت
حدیثی را که یار غار گوید
هوش مصنوعی: محمد ممکن است در واقع سخنی را نقل کرده باشد که رفیق غار به آن اشاره کرده است.
سخن های مقلد بی فروغست
اگر یک بار، اگر صد بار گوید
هوش مصنوعی: سخنان افرادی که از دیگران تقلید می‌کنند، درخشان و تاثیرگذار نیستند، چه یک بار بگویند و چه صد بار.
بگیرد گوش وبینی مرد عارف
جعل چون قصه گلزار گوید
هوش مصنوعی: مرد عارف با کلامش و به شیوه داستان‌گویی خود، توجه و حس شگفتی را به دست می‌آورد و مانند داستان‌هایی که از گلزار نقل می‌شود، جذابیت و زیبایی خاصی دارد.
عجب حالی که یک قطره از ین بحر
حدیت قلزم زخار گوید
هوش مصنوعی: عجب است که یک قطره از این دریای عمیق و بی‌پایان، حرفی معمولی بزند.
چوعشق مست شد نا کام و نا چار
حدیث خانه در بازار گوید
هوش مصنوعی: وقتی عشق به سراغ کسی می‌آید و او را در چنگال خود گرفتار می‌کند و در نهایت با شکست مواجه می‌شود، این شخص ناگزیر داستان دردناک و احساساتش را در میان جمع و در مکان‌های عمومی بازگو می‌کند.
درین میدان چه جای سر؟ که صوفی
حدیث از جبه و دستار گوید
هوش مصنوعی: در این میدان، جایی برای ریشه‌های جان نیست؛ چرا که عارف تنها درباره ظاهر و ظواهر صحبت می‌کند و به عمق معانی توجه ندارد.
زیک بحر ست این لؤلؤی شهوار
اگر مولا، اگر عطار گوید
هوش مصنوعی: این جمله به زیبایی و ارزشمند بودن چیزی اشاره دارد که از یک منبع عمیق و غنی به دست آمده است. گویا اگر مقام یا فردی با دانش و تجربه مانند مولا یا عطار آن را بیان کند، اهمیت و جذابیت آن بیشتر نمایان می‌شود.
چو قاسم در بقای او فنا شد
سخن از واحدالقهار گوید
هوش مصنوعی: وقتی قاسم در جاودانگی خود محو و ناپدید شد، دیگر سخنی از خداوند یکتای قهار نمی‌گوید.