گنجور

شمارهٔ ۲۲

هرچه آن می رود از حد سمک تا بسما
فاعلش را نتوان گفت که چونست و چرا؟
نوبت هجر مطول شد و ز اندازه گذشت
گر درین حال بماند دل من واویلا
من ازین آتش سوزنده که در سر دارم
همچو شمعم همگی محو کند سر تا پا
آخر، ای یار دل افروز، چه بودست و چه شد؟
نظری کن بسوی بنده خود احیانا
نظر تست که گویند: حیات طیب
نفس تست که گویند: «که یحیی الموتا»
تا بکی تیر ملامت رسد از هر سویی؟
تیر پیداست ولی شست و کمان ناپیدا
قاسمی را چه غم از سرزنش دشمن و دوست
عشقبازی ز ازل گشت نصیب دل ما

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

هرچه آن می رود از حد سمک تا بسما
فاعلش را نتوان گفت که چونست و چرا؟
هوش مصنوعی: هر چه در عالم هستی وجود دارد، از چیزهای سبک تا سنگین، نمی‌توان گفت که علت و انگیزه‌اش چیست و چرا به این شکل است.
نوبت هجر مطول شد و ز اندازه گذشت
گر درین حال بماند دل من واویلا
هوش مصنوعی: دوران دوری و جدایی طولانی شده و از حد خود فراتر رفته است. اگر در این وضعیت دل من همچنان بماند، وای بر من!
من ازین آتش سوزنده که در سر دارم
همچو شمعم همگی محو کند سر تا پا
هوش مصنوعی: من مانند شمعی هستم که به خاطر آتشی که در درونم دارم، می‌توانم همه چیز را به طور کامل بسوزانم.
آخر، ای یار دل افروز، چه بودست و چه شد؟
نظری کن بسوی بنده خود احیانا
هوش مصنوعی: ای یار دل‌انگیز، در نهایت چه بر سر ما آمده است؟ لطفاً نگاهی به این بنده خودت بیفکن.
نظر تست که گویند: حیات طیب
نفس تست که گویند: «که یحیی الموتا»
هوش مصنوعی: نگاه تو به زندگی، باعث می‌شود دیگران بگویند: حیات شیرین و خوب است و این نفس توست که زنده‌کننده می‌باشد.
تا بکی تیر ملامت رسد از هر سویی؟
تیر پیداست ولی شست و کمان ناپیدا
هوش مصنوعی: تا چه زمانی باید در معرض سرزنش و انتقاد از سوی دیگران باشم؟ تیر سرزنش قابل مشاهده است، اما منبع آن یعنی انگشت و کمان ناشناخته و پنهان باقی مانده است.
قاسمی را چه غم از سرزنش دشمن و دوست
عشقبازی ز ازل گشت نصیب دل ما
هوش مصنوعی: قاسمی چه دغدغه‌ای از انتقادهای دشمن و دوست دارد، از همان ابتدا عشق‌بازی برای دل ما مقدر شده است.