گنجور

شمارهٔ ۱۷۰

بخون آغشته ام، درمان من چیست؟
عجب آشفته ام، سامان من چیست؟
مرا عشق آتشی در جان نهادست
چه می داند کسی در جان من چیست؟
درین ره گرنه سرگردان یارم
سرشک لعل سرگردان من چیست؟
مرا ساقی دمادم جام می داد
اگر مستی کنم تاوان من چیست؟
قضا آشفته می دارد دلم را
نمی گویم قضا جنبان من چیست؟
چو سکر من بتوفیق حبیبست
درین صورت بگو سکران من چیست؟
دلم یغمای آن زلفست، اگر نه
همه شب ناله و افغان من چیست؟
هزاران آیت از کان تا بشانست
بدان یاری که اندر شان من چیست؟
قصور قاسمی را عفو فرما
چو دانایی که در امکان من چیست؟

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مسدس مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

بخون آغشته ام، درمان من چیست؟
عجب آشفته ام، سامان من چیست؟
هوش مصنوعی: من در عشق غرق شده‌ام و نمی‌دانم چطور می‌توانم درمان براقم. واقعاً در حالتی از بلاتکلیفی و آشفتگی به سر می‌برم و نمی‌دانم چطور می‌توانم اوضاع را به سامان برسانم.
مرا عشق آتشی در جان نهادست
چه می داند کسی در جان من چیست؟
هوش مصنوعی: عشق مانند آتشی در وجود من برافروخته است و هیچ‌کس نمی‌داند که در دل من چه می‌گذرد و چه احساسی دارم.
درین ره گرنه سرگردان یارم
سرشک لعل سرگردان من چیست؟
هوش مصنوعی: در این راه اگرچه یارم سرگردان است، اشک‌های من مانند لعل (گوهری ارزشمند) بی‌هدف و سرگردان چه معنایی دارد؟
مرا ساقی دمادم جام می داد
اگر مستی کنم تاوان من چیست؟
هوش مصنوعی: مرا ساقی هر لحظه شراب می‌داد، حالا اگر من مست شوم، چه عیبی دارد و چه مجازاتی برایم در نظر گرفته می‌شود؟
قضا آشفته می دارد دلم را
نمی گویم قضا جنبان من چیست؟
هوش مصنوعی: سرنوشت و تقدیر، حال و احساس من را به هم ریخته است، اما من نمی‌گویم که چه چیزی من را به حرکت درمی‌آورد.
چو سکر من بتوفیق حبیبست
درین صورت بگو سکران من چیست؟
هوش مصنوعی: زمانی که نشئه و شوق من به دلیل محبت محبوب است، در این حالت بگو نشئه من چه چیزی می‌تواند باشد؟
دلم یغمای آن زلفست، اگر نه
همه شب ناله و افغان من چیست؟
هوش مصنوعی: دل من اسیر زلف سحرآمیز توست؛ اگر غیر از این بود، پس چرا تمام شب ناله و فریاد من ادامه دارد؟
هزاران آیت از کان تا بشانست
بدان یاری که اندر شان من چیست؟
هوش مصنوعی: هزاران علامت و نشانه از سرچشمه تا آغاز را می‌شناسم، اما تنها به یاری آن کسی که در این میان، جایگاه من مشخص است.
قصور قاسمی را عفو فرما
چو دانایی که در امکان من چیست؟
هوش مصنوعی: ای دانا، خطاهای قاسمی را ببخش، چرا که می‌دانی در توان من چه چیزهایی امکان‌پذیر است.