گنجور

شمارهٔ ۱۶۰

براه پیر مغان رو، که راه سرمستیست
خلاف پیر مغان ره مرو، که سرپستیست
مگو حکایت حس را و بگذر از محسوس
کسیکه سخره حس مانده است معتزلیست
دلا، تو جام مئی، لیک جام بحر آشام
که جام تو ز شراب خدای لب بلبیست
بنوش باده، که این باده از حجاز آمد
اگر بکاسه چینی و شیشه حلبیست
اگر ز حیدر صفدر کسی سؤال کند
بگو: برغم خوارج علی مستعلیست
ز قاسمی سخنی گر رود بصدر عقول
نگاه دار، که این رمز نکته نبویست

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

براه پیر مغان رو، که راه سرمستیست
خلاف پیر مغان ره مرو، که سرپستیست
هوش مصنوعی: به راه پیر مغان برو، زیرا این راه موجب سرخوشی و شادابی است. اما به راهی که خلاف این است نرو، چون باعث پایینی و افسردگی می‌شود.
مگو حکایت حس را و بگذر از محسوس
کسیکه سخره حس مانده است معتزلیست
هوش مصنوعی: حکایت احساسات را بیان نکن و به چیزهای ملموس نپرداز، زیرا کسی که تنها به حس و درک محسوسات اکتفا کرده باشد، در دام محدودیت‌های فکری گرفتار است.
دلا، تو جام مئی، لیک جام بحر آشام
که جام تو ز شراب خدای لب بلبیست
هوش مصنوعی: ای دل، تو مانند یک جام شراب هستی، اما از دریا بنوش؛ چون جام تو از شراب الهی سرشار است و تو را به کمال می‌رساند.
بنوش باده، که این باده از حجاز آمد
اگر بکاسه چینی و شیشه حلبیست
هوش مصنوعی: بنوش شراب، زیرا این شراب از سرزمین حجاز آمده است، اگرچه در ظرف‌های چینی یا شیشه‌های حلبی باشد.
اگر ز حیدر صفدر کسی سؤال کند
بگو: برغم خوارج علی مستعلیست
هوش مصنوعی: اگر کسی از تو درباره حیدر صفدر سؤال کند، بگو: علی به رغم دشمنانش همیشه در رتبه‌ای بلند و عالی قرار دارد.
ز قاسمی سخنی گر رود بصدر عقول
نگاه دار، که این رمز نکته نبویست
هوش مصنوعی: اگر سخنی از قاسمی به ذهن‌ها برسد، آن را حفظ کن، چون این سخن، رمز و راز نبوت است.