شمارهٔ ۱۴۰
دل من شیوه شیرین ترا دارد دوست
هر کجا شیوه شیرین، دل من بنده اوست
عاشق روی توام، از همه رو، در همه حال
قصه روی و ریا نیست، سخن روی بروست
زاهد، از ما مطلب شیوه زهد و تقوی
توبه و تقوی ما قصه سنگست و سبوست
دیده ات را عمشی هست، نمی بیند راست
دیده بگشا که ببینی: ز سما تا سمک اوست
زاهد از راه برون رفت و ندانم چون رفت؟
که برون رفتن ازین راه و را عادت و خوست
سخن از مردم جاهل نتوان کردن گوش
نیست واقف دل جاهل، نه ز مغز و نه ز پوست
قاسم خسته، دل و دین همه در راه تو باخت
خرقه صد پاره شد، ای دوست چه هنگام رفوست؟
اطلاعات
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
دل من شیوه شیرین ترا دارد دوست
هر کجا شیوه شیرین، دل من بنده اوست
هوش مصنوعی: دل من به زیباییها و شیرینیهای تو وابسته است، هر جا که شیرینی باشد، دل من به آن جذب میشود و به دنبال آن میرود.
عاشق روی توام، از همه رو، در همه حال
قصه روی و ریا نیست، سخن روی بروست
هوش مصنوعی: من به عشق چهره تو، در هر زمان و هر مکان پرداختهام. این داستان فقط درباره چهره و ظاهرت نیست، بلکه سخن واقعی درباره خود توست.
زاهد، از ما مطلب شیوه زهد و تقوی
توبه و تقوی ما قصه سنگست و سبوست
هوش مصنوعی: رویکرد عابد و زاهد به تقوی و توبه در حقیقت برای ما همچون داستانی بینیاز و بیحاصل است، مانند سنگ و سبو که هرگز به نتیجهای نمیرسند.
دیده ات را عمشی هست، نمی بیند راست
دیده بگشا که ببینی: ز سما تا سمک اوست
هوش مصنوعی: چشمانت از خواب غفلت بیدار نیست، همین حالا چشمهایت را باز کن تا حقیقت را ببینی: او از آسمان تا ستارهها وجود دارد.
زاهد از راه برون رفت و ندانم چون رفت؟
که برون رفتن ازین راه و را عادت و خوست
هوش مصنوعی: زاهد از این مسیر خارج شد و نمیدانم چگونه رفت؟ زیرا اینجا خارج شدن از این راه طبیعی و عادت اوست.
سخن از مردم جاهل نتوان کردن گوش
نیست واقف دل جاهل، نه ز مغز و نه ز پوست
هوش مصنوعی: نمیتوان دربارهٔ افراد نادان صحبت کرد، زیرا دل نادان از حقیقت بیخبر است و هیچچیز از عمق موضوع را درک نمیکند.
قاسم خسته، دل و دین همه در راه تو باخت
خرقه صد پاره شد، ای دوست چه هنگام رفوست؟
هوش مصنوعی: قاسم به خاطر عشق و علاقهاش به تو، تمام باورها و احساساتش را فدای تو کرده است. حالا لباس روحانیاش پاره و نابود شده، ای دوست، کی فرصت درست کردن این وضعیت پیش میآید؟

قاسم انوار