شمارهٔ ۱۱۳
گر دردمند گردد دل، دولتی عظیمست
چون دردمند او شد، دل بعد از آن سلیمست
در راه عشق و وحدت حیرانی است و حیرت
امید در نگنجد، چه جای ترس و بیمست؟
بعد از وفات دانی احوال جان چه باشد؟
بی دوست در جحیم است با دوست در نعیمست
گر زهد و علم داری درد خدا نداری
در وقت جان سپردن دل با ندم ندیمست
بی مایه محبت، کانست اصل فطرت
این زهد ما سقیمست وین علم ما مقیمست
بعد از خرابی تن احوال دل بدانی
خیرست اگر حمیدست، شرست اگر ذمیمست
سرمایه دو عالم عشقست پیش قاسم
خوش بخت آنکه جانش در عشق مستقیمست
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلاتن مفعول فاعلاتن (مضارع مثمن اخرب)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
گر دردمند گردد دل، دولتی عظیمست
چون دردمند او شد، دل بعد از آن سلیمست
هوش مصنوعی: اگر دل انسان دچار درد و غم شود، این درد، مانند یک ثروت بزرگ ارزشمند است. زیرا وقتی که دل از این دردها رهایی یابد و آرامش پیدا کند، به حالت سلامت و سلامتی میرسد.
در راه عشق و وحدت حیرانی است و حیرت
امید در نگنجد، چه جای ترس و بیمست؟
هوش مصنوعی: در مسیر عشق و اتحاد، انسان در شگفتی و حیرت به سر میبرد و این حیرت امیدی را در خود جا نمیدهد، پس چه دلیلی برای ترس و نگرانی وجود دارد؟
بعد از وفات دانی احوال جان چه باشد؟
بی دوست در جحیم است با دوست در نعیمست
هوش مصنوعی: پس از مرگ، حال روح چگونه خواهد بود؟ بی دوست در عذاب و رنج است و با دوست در خوشی و نعمت.
گر زهد و علم داری درد خدا نداری
در وقت جان سپردن دل با ندم ندیمست
هوش مصنوعی: اگر زهد و دانش داری و از خدا دردی احساس نمیکنی، در لحظهی جانکندن، دل با یاد خدا خواهی داشت.
بی مایه محبت، کانست اصل فطرت
این زهد ما سقیمست وین علم ما مقیمست
هوش مصنوعی: محبت بدون اساس و پایه، که خود زیربنای فطرت انسانی است، بیفایده بوده و این زهد ما بیمار است و علمی که به آن میبالیم، پایدار نیست.
بعد از خرابی تن احوال دل بدانی
خیرست اگر حمیدست، شرست اگر ذمیمست
هوش مصنوعی: وقتی بدن دچار آسیب و خرابی میشود، حال دل را بهتر میتوان فهمید؛ اگر دل خوب و نیکو باشد، اوضاع خوب است و اگر دل بد و زشت باشد، اوضاع نامناسب خواهد بود.
سرمایه دو عالم عشقست پیش قاسم
خوش بخت آنکه جانش در عشق مستقیمست
هوش مصنوعی: عشق، بزرگترین دارایی در دو جهان است. قاسم خوشبخت کسی است که جانش به طور کامل در عشق قرار دارد.