بخش ۵ - فی النصیحه
«زمرة العشاق،قد قرب الوصال »
«زبدة العشاق،لاتمشوا،تعال »
«ایها الاحباب،قوموا،لاینام »
«اشربوا من کأسه سرب المدام »
تا بکی از خویشتن غافل؟دریغ!
می زند بر گردنت اماره تیغ
ای اسیرلذت دنیا، چه بود؟
جز زیان از نفس بدفر ما چه سود؟
جوجو از مردم گدایی تا بکی؟
آخر،ای جان، پادشایی تا بکی؟
می رود بر باد ملکت سربسر
چند ازین بی آبرو بردن بسر؟
زآتش غیرت نداری هیچ دود
خاک بر سر بادت ای ننگ وجود!
حسرتا! کز نفس محجوب دغل
بی خبر ماندی ز محبوب ازل
از فسون این جهان،دار غرور
دور ماندی از جهاندار غفور
شاهبازی بودی،اکنون کر کسی
از صدت مرگ این بتر،تو گر کسی
هر چه نفست را خوش آید خوش کنی
چند گور خویش پر آتش کنی؟
شربت حق بردلت ناخوشگوار
باطل اندر کام جانت سازوار
نی، غلط کردی، خطات افتاده است
این خطاها از کجا افتاده است؟
بخش ۴ - فی الندامة و التأسف وفیه معارف کثیرا: ای دریغا! عمر من بر باد شدبخش ۶ - الحکایه فی حقیقة النفس: بود زنگی زاده ای، بی دین و داد
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
«زمرة العشاق،قد قرب الوصال »
«زبدة العشاق،لاتمشوا،تعال »
هوش مصنوعی: گروهی از عاشقان به وصل و پیوستگی نزدیک شدهاند. ای جانهای عاشق، نروید؛ بیایید اینجا.
«ایها الاحباب،قوموا،لاینام »
«اشربوا من کأسه سرب المدام »
هوش مصنوعی: ای دوستان، برخیزید که خواب جایز نیست، از لیوان شراب خوشگوار بنوشید.
تا بکی از خویشتن غافل؟دریغ!
می زند بر گردنت اماره تیغ
هوش مصنوعی: تا کی باید از خود غافل باشی؟ افسوس! که نشانههای خطر به تو هشدار میدهد.
ای اسیرلذت دنیا، چه بود؟
جز زیان از نفس بدفر ما چه سود؟
هوش مصنوعی: ای انسان گرفتار لذتهای دنیوی، چه چیزی به دست آوردی؟ جز ضرر از نفس سرکش خود هیچ فایدهای نداشتی.
جوجو از مردم گدایی تا بکی؟
آخر،ای جان، پادشایی تا بکی؟
هوش مصنوعی: تا کی باید از مردم طلب کمک کنی؟ آخر، ای عزیز، تا کی میخواهی در حال گدایی زندگی کنی؟
می رود بر باد ملکت سربسر
چند ازین بی آبرو بردن بسر؟
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که با از دست رفتن اعتبار و موقعیت اجتماعی، چه مقدار از این ذلت و بی آبرویی را میتوان تحمل کرد؟ نشاندهنده نگرانی از سقوط در جامعه و هدر رفتن ارزشهاست.
زآتش غیرت نداری هیچ دود
خاک بر سر بادت ای ننگ وجود!
هوش مصنوعی: به خاطر نداشتن غیرت، هیچگونه آتشی نداری و خاک بر سرت باد که ای ننگ هستی!
حسرتا! کز نفس محجوب دغل
بی خبر ماندی ز محبوب ازل
هوش مصنوعی: یادآوری میکند که ای کاش! تو به خاطر روح پنهان و فریبندهات از یاری و شناخت محبوب جاودانه بیخبر ماندهای.
از فسون این جهان،دار غرور
دور ماندی از جهاندار غفور
هوش مصنوعی: به خاطر فریبهای این دنیا، از حاکم بخشنده و بزرگ دور ماندهای.
شاهبازی بودی،اکنون کر کسی
از صدت مرگ این بتر،تو گر کسی
هوش مصنوعی: تو روزگاری شاهبازی و اکنون به قدری ضعیف شدهای که دیگر کسی صدای مرگ تو را نمیشنود. اگر تو هم کسی شوی، چه اتفاقی میافتد؟
هر چه نفست را خوش آید خوش کنی
چند گور خویش پر آتش کنی؟
هوش مصنوعی: هر چه که به نفرت لذت میدهد و خوشایند است، ممکن است به قیمت آسیب زدن به خودت تمام شود. این کار میتواند تو را به خطر بیندازد و زندگیات را به آتش بکشد.
شربت حق بردلت ناخوشگوار
باطل اندر کام جانت سازوار
هوش مصنوعی: این جمله به معنای این است که حقیقت و آموزههای درست ممکن است ابتدا برای فرد ناخوشایند به نظر برسند، ولی در واقع آنها برای روح و جان او بهتر و سازگارتر هستند. در مقابل، چیزهای نادرست و باطل ممکن است ابتدا خوشایند و دلپذیر باشند، اما در حقیقت برای او زیانآور خواهند بود.
نی، غلط کردی، خطات افتاده است
این خطاها از کجا افتاده است؟
هوش مصنوعی: نی، اشتباه کردی، اشتباهاتت آشکار شده است. این اشتباهات از کجا آمدهاند؟