بخش ۷ - تعرض کردن حبر با مخیل در مجلس کمخا
در آن بارگه حبر آمد بپیش
بگفتا نیاریم ازین تاب بیش
که او نسبت شر بخاتون کند
سرجهل از خویش مفتون کند
مخیل بدو گفت روتن بزن
چو تو موج زن باشی او موج زن
بتو دارد او اینهمه ماجرا
بدامان کمخا نهادن چرا
مگر پیشواز زنان نیست او
بجیبش زلولو نیابیم گو
بخش ۶ - در آگاه شدن کمخا از مخالفت آن رختها و بخود پیچیدن: کلاهی دو گوشی زناگه بگوشبخش ۸ - در ایلچی فرستادن کمخا و باج از صوف و سقرلاط طلب کردن: چنین گفت ابیاری خسروی
اطلاعات
وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
در آن بارگه حبر آمد بپیش
بگفتا نیاریم ازین تاب بیش
هوش مصنوعی: در آن مکان، خبر آمد که پیش بیایید و گفتند دیگر از این تحمل نکنید.
که او نسبت شر بخاتون کند
سرجهل از خویش مفتون کند
هوش مصنوعی: او به خاطر جهل و نادانی خود، بر دیگران نسبتهای نادرست میدهد و آنها را فریب میدهد.
مخیل بدو گفت روتن بزن
چو تو موج زن باشی او موج زن
هوش مصنوعی: مخیل به او گفت که چون تو مثل موج زن هستی، باید با قدرت و شادابی عمل کنی.
بتو دارد او اینهمه ماجرا
بدامان کمخا نهادن چرا
هوش مصنوعی: چرا او این همه ماجرا را به تو نسبت میدهد و به دامان کسی که کمخا است، میسپارد؟
مگر پیشواز زنان نیست او
بجیبش زلولو نیابیم گو
هوش مصنوعی: آیا در استقبال از او زنان حضور ندارند؟ ما نمیتوانیم او را بدون زینت و زیبایی به استقبال بیاوریم.