بخش ۲۶ - در مذمت قماشهای قلب گوید
قماشی که از تل بود روی آن
گرش روی دیگر کنی پرنیان
خشیشی وصوف ارسجیفش کنی
و یا دگمه در بجیبش زنی
بزودی بدرد همه روی وار
بماند از و آستر یادگار
بزرگی بعریان طمع داشتن
بود شال را زوده پنداشتن
چو قاقم بکامو مدارید امید
که چرکن چوشد می نگردد سفید
سربند شلوار افراشتن
وزو چشم بند سلق داشتن
سررشته خویش گم کردنست
بجیب اندرون مار پروردنست
بخش ۲۵ - در صلح انداختن ارمک میان کمخا وصوف: چو ننمود رو هیچ فنح و فلاحبخش ۲۷ - در خاتمه کتاب و وصف الحال گوید: درین فتنه کافشاند عقل آستی
اطلاعات
وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
قماشی که از تل بود روی آن
گرش روی دیگر کنی پرنیان
هوش مصنوعی: اگر پارچهای که از تل پوشیده شده را برگردانی، روی دیگرش مثل ابریشم نرم و زیبا خواهد بود.
خشیشی وصوف ارسجیفش کنی
و یا دگمه در بجیبش زنی
هوش مصنوعی: اگر لباس خشتی و پشمی او را بپوشی یا دگمههایش را در جیبش بگذاری، چه رخ خواهد داد؟
بزودی بدرد همه روی وار
بماند از و آستر یادگار
هوش مصنوعی: به زودی همهی دلها دچار درد خواهند شد و در این میان، نشانهای از گذشته باقی خواهد ماند.
بزرگی بعریان طمع داشتن
بود شال را زوده پنداشتن
هوش مصنوعی: طمع به بزرگی و مقام بدون زحمتی، مانند این است که کسی فکر کند میتواند به راحتی و بدون تلاش به چیزی ارزشمند دست پیدا کند.
چو قاقم بکامو مدارید امید
که چرکن چوشد می نگردد سفید
هوش مصنوعی: وقتی قاصد به دلخواه شما کار کند، امیدی نیست که هر چیزی که بد به نظر میرسد، به زودی تغییر کند و به خوبی تبدیل شود.
سربند شلوار افراشتن
وزو چشم بند سلق داشتن
هوش مصنوعی: این عبارت به نوعی به دو حالت پوشش و ظاهر اشاره دارد. "سربند شلوار افراشتن" به معنای مرتب و منظم بودن در پوشش است، در حالی که "چشم بند سلق داشتن" به معنای داشتن آگاهی و هوشیاری در انتخاب و دیدگاههاست. در کل، میتوان گفت که این جمله بر اهمیت توجه به ظاهر و همچنین داشتن بینش در زندگی تأکید میکند.
سررشته خویش گم کردنست
بجیب اندرون مار پروردنست
هوش مصنوعی: گم کردن کنترل خود مانند این است که در دل خود موجودی خطرناک پرورش دهی.