گنجور

شمارهٔ ۲۷

از رخوتم عاریت کردی طلب
(چون برم از پیش یاری آمدی)
از فراش خانه هیچم کم نبود
(گر بمن خرم نکاری آمدی)
جامه بودی مرا از صوف نیز
(چونکه عیدی یا بهاری آمدی)
مانده ز آنها جامه خواب یک بر آب؟
(هم نماندی گر بکاری آمدی)

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

از رخوتم عاریت کردی طلب
(چون برم از پیش یاری آمدی)
هوش مصنوعی: از من خجالت می‌کشی و از من دور نمی‌روی، اما وقتی از کنارم می‌روی، یاری دیگر به سراغت می‌آید.
از فراش خانه هیچم کم نبود
(گر بمن خرم نکاری آمدی)
هوش مصنوعی: من از نظر سهم و ابعاد زندگی‌ام هیچ کمبودی ندارم، حتی اگر برای خوشحالی‌ام شخصی به خانه‌ام بیاید و در کنارم باشد.
جامه بودی مرا از صوف نیز
(چونکه عیدی یا بهاری آمدی)
هوش مصنوعی: تو مانند جامه‌ای از پشم برای من بودی، زیرا که به مانند عیدی یا آمدن بهار به زندگی‌ام رنگ و رونق بخشیدی.
مانده ز آنها جامه خواب یک بر آب؟
(هم نماندی گر بکاری آمدی)
هوش مصنوعی: آیا تنها اثری که از آن‌ها باقی مانده، لباس خواب بر روی آب است؟ (اگر نماندی، پس دیگر نیامدی.)