گنجور

شمارهٔ ۱۷

با چکمه حنین تواضع نموده گفت
(دوریم گر به تن ز حضورت مقصریم)
دستار نیز گفت که از طاقیه جدا
( هرگه که می‌شویم پراکنده‌خاطریم)

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

با چکمه حنین تواضع نموده گفت
(دوریم گر به تن ز حضورت مقصریم)
هوش مصنوعی: با چکمه حنین تواضع کرده و گفت: اگرچه از وجود تو دور هستیم، اما در دل به تو نزدیکیم و از محبتت بی‌بهره نیستیم.
دستار نیز گفت که از طاقیه جدا
( هرگه که می‌شویم پراکنده‌خاطریم)
هوش مصنوعی: دستار نیز اشاره می‌کند که وقتی از طاقیه (آغوش) جدا می‌شویم، هر بار که از هم می‌پاشیم و از هم دور می‌شویم، خاطرات و احساسات‌مان آشفتگی می‌یابد.