شمارهٔ ۹ - شیخ سعدی فرماید
صبحی مبارکست نظر بر جمال دوست
بر خوردن از درخت امید وصال دوست
در جواب او
افزون زرخت نو شده حسن و جمال دوست
از زیور وزرست زیادت کمال دوست
رخت به گزیده و والای سیبکی
پوشیده تا که خورد بری از نهال دوست
کردم صباح عید ببر جامه عقل گفت
صبحی مبارکست نظر بر جمال دوست
گرمی بکار عشق سزد نی فسردگی
سر ما برد زکله عریان خیال دوست
دستت بود بگردن مقصود همچو جیب
مانند یقه گربکشی گوشمال دوست
درشده ریشه دید بوالا غداد مشک
ازسر گرفت دل هوس زلف و خال دوست
از آن قباچه قلمی دوخته نگر
با جامه شکافته غنج و دلال دوست
قاری به بیت البسه مدح بتان مکن
در خانه جای رخت بود یا مجال دوست
شمارهٔ ۸ - خواجه حافظ فرماید: بیا که قصرامل سخت سست بنیادستشمارهٔ ۱۰ - شیخ سعدی فرماید: کس ندانم که درین شهر گرفتار تو نیست
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
صبحی مبارکست نظر بر جمال دوست
بر خوردن از درخت امید وصال دوست
هوش مصنوعی: صبحی خوشیمن است که با دیدن زیبایی دوست آغاز میشود، و امیدوارم که از میوههای دوستی و وصال او برخوردار شوم.
افزون زرخت نو شده حسن و جمال دوست
از زیور وزرست زیادت کمال دوست
هوش مصنوعی: زیبایی و جذابیت دوست مانند زر و زیور افزون شده است و کمال او از تمام زینتها و زیباییهای دنیوی بیشتر است.
رخت به گزیده و والای سیبکی
پوشیده تا که خورد بری از نهال دوست
هوش مصنوعی: زیبای دلنشین، همچون سیب سرخی، لباسی گرانبها به تن کرده است تا اینکه از درخت محبت دوست، میوهای خوشمزه بچشد و برآید.
کردم صباح عید ببر جامه عقل گفت
صبحی مبارکست نظر بر جمال دوست
هوش مصنوعی: در صبح روز عید، جامهی خرد و دانایی را بر تن کردم و گفتم که صبحی خوش و مبارک است. در این لحظه به زیبایی دوست نگاه کردم.
گرمی بکار عشق سزد نی فسردگی
سر ما برد زکله عریان خیال دوست
هوش مصنوعی: عشق باید با نشاط و گرمی انجام شود، نه با سردی و بیحالی. این عشق میتواند ما را از مشکلات و سردرگمیها دور کند و ما را به یاد دوست محبوبمان بیندازد.
دستت بود بگردن مقصود همچو جیب
مانند یقه گربکشی گوشمال دوست
هوش مصنوعی: دستت در کار است و به سوی هدفی میرود، مانند جیب که به یقه گربهای که در حال از بین بردن مشکل است، وصل میشود.
درشده ریشه دید بوالا غداد مشک
ازسر گرفت دل هوس زلف و خال دوست
هوش مصنوعی: در این بیت، شاعر به زیبایی و جذابیت چهره محبوبش اشاره دارد. او از دل و عشقی که نسبت به زلف و زیباییهای دوست دارد صحبت میکند و به تصور خود از او و تأثیر عمیقش بر احساساتش میپردازد. بهنوعی، شاعر سعی دارد نشان دهد که چگونه زیبایی دوستش میتواند بر روح و قلبش تسلط پیدا کند.
از آن قباچه قلمی دوخته نگر
با جامه شکافته غنج و دلال دوست
هوش مصنوعی: لباسی که از قلم دوخته شده را ببین، با دامنی بلند و زیبا که نشاندهنده محبت و زیبایی دوستی است.
قاری به بیت البسه مدح بتان مکن
در خانه جای رخت بود یا مجال دوست
هوش مصنوعی: در اینجا شاعر به کسی اشاره میکند که در جایی به مدح و ستایش فخر و زیباییهای دیگران میپردازد، اما در واقع باید در خانه و محفل خود به زیباییها و ارزشهای واقعی توجه داشته باشد. به عبارتی، او باید به جای جستجوی محبت و توجه از دیگران، به خود و دوستان نزدیکش توجه کند و در فضای خود با زیباییها و محبت واقعی روبرو شود.