شمارهٔ ۵ - مولانا علی دردزد فرماید
هرچند روی دوست نبینیم سالها
ما را بود هنوز امید وصالها
در جواب او
دارم بسی ز ریشهپوشی خیالها
یابم ز عقد طره دستار حالها
با رخت رقعه رقعه که وصله زدم برو
باشد مرا هنوز امید وصالها
هر هفته هست رخت بر گازرم ولی
کارم به جامهدوز نباشد به سالها
بنگر به چکمههای سقرلاط سرخ و زرد
همچون گل دوروی و درون پر ز ژالها
آیا به روی شاهد والا چه خوش زنند
مشاطگان جامه لاوسمه خالها
از نور پنبه تا بفروزد فتیلهات
باید کشید نت چوکتوگو شمالها
دستت مکن به فوطه دامان جامه پاک
ور زان که پایمال شود دستمالها
داخل به شعر البسه مسواک کردهایم
بسحاق اگر به اطعمه دارد زوالها
از اطلس و حریری قاری عروس باغ
با آب و رنگ خویش برد انفعالها
شمارهٔ ۴ - لاادری قائله: چشم مستت میبرد هر لحظه دل مشتاق راشمارهٔ ۶ - وله شیرازیه ولکن یلزمها التصحیح: مهل که گیوه بنوتن غرت چو نیست کلا
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
هرچند روی دوست نبینیم سالها
ما را بود هنوز امید وصالها
هوش مصنوعی: با اینکه سالهاست که روی دوست را نمیبینیم، اما هنوز امید دیدن و وصال او در دل ما زنده است.
دارم بسی ز ریشهپوشی خیالها
یابم ز عقد طره دستار حالها
هوش مصنوعی: من در تلاش هستم تا افکار و خیالهایم را که از عمق وجودم سرچشمه میگیرد، درک کنم و از پیچیدگیها و وضعیتهای فعلی زندگیام آگاه شوم.
با رخت رقعه رقعه که وصله زدم برو
باشد مرا هنوز امید وصالها
هوش مصنوعی: من با پارچههای پاره و وصلهدار، لباس تو را دوختهام و هنوز هم امیدوارم که به وصال و دیدار تو برسم.
هر هفته هست رخت بر گازرم ولی
کارم به جامهدوز نباشد به سالها
هوش مصنوعی: هر هفته لباسهای من در گازر میآید، اما هنوز کارم به دوختن لباس توسط خیاط نمیرسد و شاید سالها طول بکشد.
بنگر به چکمههای سقرلاط سرخ و زرد
همچون گل دوروی و درون پر ز ژالها
هوش مصنوعی: به چکمههای رنگی و زیبا که مانند گل هستند و درون آن پر از ناامیدی و غمها را مشاهده کن.
آیا به روی شاهد والا چه خوش زنند
مشاطگان جامه لاوسمه خالها
هوش مصنوعی: آیا آیا موهای زیبا و بلند شاهد عالیقدر را که همانند گلی دلربا و جذاب است، با چه زحمت و کمالی آرایش میکنند مشاطهگران؟
از نور پنبه تا بفروزد فتیلهات
باید کشید نت چوکتوگو شمالها
هوش مصنوعی: برای اینکه نور پنبه بتواند فتیلهات را بسوزاند، باید آن را از جایی دورتر بکشی و فشار بدهی، مانند داستانها و حکایتهای شمالی.
دستت مکن به فوطه دامان جامه پاک
ور زان که پایمال شود دستمالها
هوش مصنوعی: دستت را به دامن پوشش تمیز نمال، زیرا اگر این کار را بکنی، دستمالها خراب و کثیف میشوند.
داخل به شعر البسه مسواک کردهایم
بسحاق اگر به اطعمه دارد زوالها
هوش مصنوعی: این شعر به موضوعاتی مانند تغییر و تحول در اوضاع و شرایط زندگی اشاره دارد. نویسنده با استفاده از تلمیحات خاص، به نوعی بازی با واژهها و تصاویری میپردازد که نشاندهندهی درک عمیق او از جهان و حوادث آن است. در واقع، او به نوعی تأکید میکند که با وجود تنوع و گوناگونی در زندگی، تغییرات و زوالها همواره وجود دارند و این روند بخشی از طبیعیترین جنبههای زندگی است.
از اطلس و حریری قاری عروس باغ
با آب و رنگ خویش برد انفعالها
هوش مصنوعی: از پارچههای زیبا و لطیف، قاری همچون عروسی در باغ با زیبایی و ویژگیهای خاص خود تأثیر و جذابیتی ایجاد کرده است.