شمارهٔ ۴ - لاادری قائله
چشم مستت میبرد هر لحظه دل مشتاق را
زلف مشکینت پریشان میکند عشاق را
در جواب او
هردم از نرمی کشد اطلس به بر مشتاق را
صوف از کرمی بر دهر لحظه دل عشاق را
زان گریبانی که دم از عنبرینه میزند
میدمد بویی و مشکین میکند آفاق را
با وجود ساعد عقد سپیچ کلفتن
من نگیرم دست هر مهروی سیمینساق را
واله آن قاولوغم کز طاق جیب آویختند
روشن است این خود که قندیلی بود هر طاق را
کف بر او صابون زند تا جامه گردد سفید
گو بیا اشنان و بنگر در جهان اشفاق را
رختها را دان سپه یا ساقی سلطان تن
لاجرم هرچند که رختی کشد یا ساق را
خرقه را ساقی زیارت کن بجو برد یمن
نیست هم کم زردکی و ریشه بسحاق را
شمارهٔ ۳ - خواجه حافظ فرماید: اگر آن ترک شیرازی بدست آرد دل ما راشمارهٔ ۵ - مولانا علی دردزد فرماید: هرچند روی دوست نبینیم سالها
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
چشم مستت میبرد هر لحظه دل مشتاق را
زلف مشکینت پریشان میکند عشاق را
هوش مصنوعی: چشمهای زیبایت هر لحظه دل عاشق را میرباید و زلفهای مشکیات عشاق را به شگفتی و نابسامانی میاندازد.
هردم از نرمی کشد اطلس به بر مشتاق را
صوف از کرمی بر دهر لحظه دل عشاق را
هوش مصنوعی: هر لحظه از نرمی و لطافت، پارچه اطلس دلخواه را در آغوش میکشد و صوفی با نرمش خود، دل عاشقان را در این دنیا تحت تأثیر قرار میدهد.
زان گریبانی که دم از عنبرینه میزند
میدمد بویی و مشکین میکند آفاق را
هوش مصنوعی: از گریبان کسی که بوی خوش عطر و خوشبویی را به زبان میآورد، بویی به مشام میرسد که فضا را عطرآگین میکند.
با وجود ساعد عقد سپیچ کلفتن
من نگیرم دست هر مهروی سیمینساق را
هوش مصنوعی: با وجود بازوی قوی و قدرت دفاعیام، هرگز دست هر زن زیبا و خوشدامن را نمیگیرم.
واله آن قاولوغم کز طاق جیب آویختند
روشن است این خود که قندیلی بود هر طاق را
هوش مصنوعی: عاشق آن گویندهای هستم که برای نمایش خود، چراغی را از بالای طاق آویزان کرد. روشن است که این چراغ، نماد زیبایی و روشنی هر طاقی است.
کف بر او صابون زند تا جامه گردد سفید
گو بیا اشنان و بنگر در جهان اشفاق را
هوش مصنوعی: کف بر او صابون میزنند تا لباسش سفید شود. بیا و در دنیا به نشانهها و نشانههای روشن نگاه کن.
رختها را دان سپه یا ساقی سلطان تن
لاجرم هرچند که رختی کشد یا ساق را
هوش مصنوعی: هرچند که ما لباسهای زیبا و ظاهری دلفریب داشته باشیم، در نهایت این شخصیت و رفتار ماست که تعیینکننده ارزش ماست.
خرقه را ساقی زیارت کن بجو برد یمن
نیست هم کم زردکی و ریشه بسحاق را
هوش مصنوعی: ساقی، لباس رهبانی را به من بنما، زیرا که یمن و سرزمینهای دیگر نمیتوانند به اندازه این زردک و ریشهای که از عشق میآید، ارزشمند باشند.