گنجور

شمارهٔ ۳ - خواجه حافظ فرماید

اگر آن ترک شیرازی بدست آرد دل ما را
بخال هندویش بخشم سمرقند و بخارا را
در جواب او
زتبریز ارگلیمی نازک آری در برم یارا
بنقش آده اش بخشم سمرقند و بخارا را
چو شستی رخت در سعدی وکفشت نیست در پاتنگ
غنیمت دان نسیم آباد و گلگشت مصلا را
من از آن نقش ابریشم که چنگی داشت دانستم
که از سر خلعت تشریف بیرون آورد ما را
میارا رخت والا از غداد مشک ولاوسمه
بآب ورنگ و خال و خط چه حاجت روی زیبا را
زسر بقچه الباس اهل بخل کمتر پرس
که کس نگشود و نگشاید بحکمت آن معما را
فغان کاین موزه بر جسته و نوروزی چته
چنان بردند صبر از دل که ترکان رخت یغما را
سخن گوقاری از لولوی گوی پیش و از وحبر
که برنظم تو افشاند فلک عقد ثریا را

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

اگر آن ترک شیرازی بدست آرد دل ما را
بخال هندویش بخشم سمرقند و بخارا را
هوش مصنوعی: اگر آن دختر زیبای شیرازی دل ما را به دست آورد، حاضر هستم برای خال هندی‌اش سمرقند و بخارا را ببخشم.
زتبریز ارگلیمی نازک آری در برم یارا
بنقش آده اش بخشم سمرقند و بخارا را
هوش مصنوعی: اگر از تبریز پارچه‌ای نازک به من بدهی، دوست من، می‌توانم با نقش زیبایش سمرقند و بخارا را برای تو هدیه بدهم.
چو شستی رخت در سعدی وکفشت نیست در پاتنگ
غنیمت دان نسیم آباد و گلگشت مصلا را
هوش مصنوعی: وقتی که در جایی خوش و خرم به زندگی می‌پردازی و از زیبایی‌ها لذت می‌بری، خوب است که از آن لحظه‌ها بهره‌برداری کنی و قدر این نعمت‌ها را بدانی. زندگی در مکانی دلنشین و زیبا مانند باغ و گلزار را غنیمتی بزرگ شمرد.
من از آن نقش ابریشم که چنگی داشت دانستم
که از سر خلعت تشریف بیرون آورد ما را
هوش مصنوعی: از طرحی که بر روی ابریشم بود و زیبایی خاصی داشت، متوجه شدم که ما را از مقام و جایگاه خود جدا کرده است.
میارا رخت والا از غداد مشک ولاوسمه
بآب ورنگ و خال و خط چه حاجت روی زیبا را
هوش مصنوعی: زیبایی طبیعی و چهره دلنشین نیاز به زینت‌ها و آرایش‌های مصنوعی ندارد. ظاهر زیبا خود به تنهایی کافی است و نیازی به افزودن رنگ و نشانه‌های تزئینی نیست.
زسر بقچه الباس اهل بخل کمتر پرس
که کس نگشود و نگشاید بحکمت آن معما را
هوش مصنوعی: از روی سامان لباس بخیل‌ها کمتر سوال بپرس، زیرا هیچ‌کس راز این معما را نه گشوده و نه ممکن است که بگشاید.
فغان کاین موزه بر جسته و نوروزی چته
چنان بردند صبر از دل که ترکان رخت یغما را
هوش مصنوعی: آه و حسرت که این مونس دل‌انگیز و نوروزی، چنان صبر را از دل من ربود که ترک‌ها نیز لباس دلتنگی را به غنیمت بردند.
سخن گوقاری از لولوی گوی پیش و از وحبر
که برنظم تو افشاند فلک عقد ثریا را
هوش مصنوعی: این سخن مانند نغمه‌ای است که از یک موجود ترسناک به گوش می‌رسد و از آسمان، ستاره‌ها را در نظم خاصی به تصویر می‌کشد.