گنجور

شمارهٔ ۴۷ - خواجه حافظ فرماید

در ازل عکس می لعل تو در جام افتاد
عاشق سوخته دل در طمع خام افتاد
در جواب او
در ازل پرتو کرباس براندام افتاد
هر کجا برهنه در طمع خام افتاد
تانگردید بسر نیک نیامد دستار
بود سرگشته ولی نیک سرانجام افتاد
میزدم فال بهر جنس میانبندی را
قرعه ام یکسره بر فوطه حمام افتاد
زین همه رخت مرا طشت فلک سرپوشی
چون ندادست ازان طشت من از بام افتاد
جامه صوف بقبرم زچه پوشی فردا
که زسرمام کنون لرزه براندام افتاد
ارمکی گفت چو دلال بهایش میکرد
راز سر بسته ما در دهن عام افتاد
تا نهادند بر صوف قماشات خطا
صد شکن از طرف کفر در اسلام افتاد
دوش قاری قلمی قصه خسقی میکرد
آتش اندر ورق و دود در اقلام افتاد

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

در ازل عکس می لعل تو در جام افتاد
عاشق سوخته دل در طمع خام افتاد
هوش مصنوعی: در ابتدای خلقت، تصویر زیبای لب‌های سرخ تو در جامی دیدنی قرار گرفت و این باعث شد که عاشق دل‌باخته در آرزوی رسیدن به تو دچار خیال و توهم شود.
در ازل پرتو کرباس براندام افتاد
هر کجا برهنه در طمع خام افتاد
هوش مصنوعی: در آغاز، نور عشق و زیبایی بر جسمی فرود آمد و هر جا که کسی به دنبال آرزوهای ناپخته و بی‌اساس رفت، به بی‌پناهی و بی‌پوششی دچار شد.
تانگردید بسر نیک نیامد دستار
بود سرگشته ولی نیک سرانجام افتاد
هوش مصنوعی: تا زمانی که برتری و خوبی در سر آدمی وجود دارد، او را تدبیر نشده نمی‌سازد. در نهایت ممکن است کسی که گمراه است، به سرانجامی خوب دست یابد.
میزدم فال بهر جنس میانبندی را
قرعه ام یکسره بر فوطه حمام افتاد
هوش مصنوعی: در حین زدن فال برای انتخاب یک مورد خاص، تصمیمم به طور ناexpected به سمتی رفت که به ترتیب به تصادفی به چیز غیرمنتظره‌ای رسیدم، مانند اینکه قرعه‌کشی‌ام به گزینه‌ای مرتبط با حمام بیافتد.
زین همه رخت مرا طشت فلک سرپوشی
چون ندادست ازان طشت من از بام افتاد
هوش مصنوعی: از بین تمام این مشکلات و سختی‌ها، آسمان هیچ پوششی برای من فراهم نکرده است، به همین خاطر من از اوج بلندی‌ها به زمین سقوط کرده‌ام.
جامه صوف بقبرم زچه پوشی فردا
که زسرمام کنون لرزه براندام افتاد
هوش مصنوعی: در روز قیامت، چه فایده‌ای دارد که من را با لباس پشمینه بپوشانی، در حالی که اکنون از سردی مَرنَمی، لرزه بر اندامم افتاده است؟
ارمکی گفت چو دلال بهایش میکرد
راز سر بسته ما در دهن عام افتاد
هوش مصنوعی: ارمکی گفت که وقتی دلال قیمت او را بالا می‌برد، راز گفته شده ما ناخواسته به زبان مردم افتاد.
تا نهادند بر صوف قماشات خطا
صد شکن از طرف کفر در اسلام افتاد
هوش مصنوعی: زمانی که بر پارچه‌های زبر و خشن، خطاهایی را حس کردند، مطمئن بودند که از سوی کفر، آسیب‌ها و مشکلاتی بر اسلام وارد شده است.
دوش قاری قلمی قصه خسقی میکرد
آتش اندر ورق و دود در اقلام افتاد
هوش مصنوعی: دیروز قاری با قلمش داستان خسرو و شیرین را می‌خواند، که ناگهان آتش به ورق‌ها افتاد و دود در نوشته‌ها پیچید.