گنجور

شمارهٔ ۴۰ - مولانا ظهیر الدین فاریابی فرماید

دوش چون زلف شب بشانه زدند
رقم کفر بر زمانه زدند
در تتبع او
ریشه شده را بشانه زدند
رقم کفر بر زمانه زدند
نوبت جامه خواب را بسحر
طبل بالش زنان بخانه زدند
برق والا و شعله خسقی
از ته جامها زبانه زدند
بغچه را تخت صندلی دادند
پرده را سر بر آستانه زدند
چارقب را بپادشاهی رخت
کوس اقلیم پنجگانه زدند
نقش آماج داشت کمسان دوز
تیر سوزن بر آن نشانه زدند
قاری از بهر دفع سرما باز
ریش موئینها بشانه زدند

اطلاعات

وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

دوش چون زلف شب بشانه زدند
رقم کفر بر زمانه زدند
هوش مصنوعی: شب گذشته، زلف شب را مانند شانه‌ای به سر و سامان درآوردند و به این ترتیب، نشانه‌ای از کفر بر دنیا گذاشتند.
ریشه شده را بشانه زدند
رقم کفر بر زمانه زدند
هوش مصنوعی: ریشه‌­ها را در هم شکستند و بر این دوران، ننگ کفر را نوشتند.
نوبت جامه خواب را بسحر
طبل بالش زنان بخانه زدند
هوش مصنوعی: صبح زود با صداهای طبل و نواها، زمان خواب و استراحت به پایان رسید و افراد را به بیداری و شروع روز دعوت کردند.
برق والا و شعله خسقی
از ته جامها زبانه زدند
هوش مصنوعی: برق درخشان و شعله‌های آتشین از عمق جام‌ها سر بلند کردند.
بغچه را تخت صندلی دادند
پرده را سر بر آستانه زدند
هوش مصنوعی: به بغچه (یا کیسه) نشیمنگاه صندلی داده‌اند و پرده را به آستانه در آویزان کرده‌اند.
چارقب را بپادشاهی رخت
کوس اقلیم پنجگانه زدند
هوش مصنوعی: برای پادشاهی چهارچوبی فراهم کردند که صدای آن در همه جای پنج منطقه ی جهان پیچید.
نقش آماج داشت کمسان دوز
تیر سوزن بر آن نشانه زدند
هوش مصنوعی: کمسان به سوی هدف خود تیر و دانه سوزنی را نشانه رفته و پرتاب کردند.
قاری از بهر دفع سرما باز
ریش موئینها بشانه زدند
هوش مصنوعی: قاری برای جلوگیری از احساس سرما، دوباره موهای ریشش را شانه کرد.