شمارهٔ ۳۸ - خواجه حافظ فرماید
کی شعر تر انگیزد خاطر که حزین باشد
یک نکته درین دفتر گفتیم و همین باشد
در جواب او
بخشد کهن آنکش نوپوشی ثمین باشد
یک نکته درین دفتر گفتیم و همین باشد
گرانکله چون خاتم آرم بسر انگشت
صد ملک سلیمانم در زیر نگین باشد
والا و مشلشل را قسمت زازل این بود
کین شاهد بازاری و آن پرده نشین باشد
شد دلق جرزدانش روزی و قبا چمته
در دایره قسمت اوضاع چنین باشد
کمخای خطائی گوهر کو بخطا بیند
نقشش نخرم ارخود صورتگر چین باشد
مشنو تو که سجاده دل برکند از مسواک
این سابقه پیشین تا روز پسین باشد
قاری بامید نو گو کهنه بدر دربر
شاید که چو وابینی خیر تو درین باشد
شمارهٔ ۳۷ - سلمان ساوجی فرماید: سنبلش را تا صبا بر گل مشوش میکندشمارهٔ ۳۹ - خواجه حافظ فرماید: واعظان کین جلوه بر محراب و منبر میکنند
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعیلن مفعول مفاعیلن (هزج مثمن اخرب)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
کی شعر تر انگیزد خاطر که حزین باشد
یک نکته درین دفتر گفتیم و همین باشد
هوش مصنوعی: شعری نمیتواند روح را به حرکت درآورد، اگر دل غمگینی داشته باشد. ما فقط یک نکته را در این دفتر بیان کردیم و همین برای ما کافی است.
بخشد کهن آنکش نوپوشی ثمین باشد
یک نکته درین دفتر گفتیم و همین باشد
هوش مصنوعی: اگرچه گذشتهها کهن و قدیمی هستند، اما اگر نو پوشیده شوند و به شکل زیباتری ارائه گردند، ارزش و اهمیت دوبارهای به خود میگیرند. در این دفتر نکتهای را بیان کردیم و همین بس است.
گرانکله چون خاتم آرم بسر انگشت
صد ملک سلیمانم در زیر نگین باشد
هوش مصنوعی: اگر به خودی خود یک مروارید گرانبها مانند خاتم بر روی انگشت من باشد، این یعنی که در زیر آن، قدرت و سلطنت صد ملک سلیمان نهفته است.
والا و مشلشل را قسمت زازل این بود
کین شاهد بازاری و آن پرده نشین باشد
هوش مصنوعی: در اینجا به این نکته اشاره شده است که شخصیتی والا و مهم به خاطر شرایط و رفتار خاص خود، تنها گواهی بر ارزشمندی خود را از محیط یا شرایط اجتماعی میگیرد و این تعاملات اجتماعی باعث میشود که برخی افراد مورد توجه بیشتری قرار گیرند، در حالی که دیگران در پس پرده و به دور از چشم عموم هستند.
شد دلق جرزدانش روزی و قبا چمته
در دایره قسمت اوضاع چنین باشد
هوش مصنوعی: روزی دراز کمری از نیک و بد به من عجیب بپیچید و به دست تقدیر در این دایره چیزهایی را میبینیم که سرنوشت برای ما رقم زده است.
کمخای خطائی گوهر کو بخطا بیند
نقشش نخرم ارخود صورتگر چین باشد
هوش مصنوعی: اگر کسی به اشتباه در مورد ارزش چیزی قضاوت کند، من آن را نمیپذیرم حتی اگر خودم هم آن چیز را خلق کرده باشم.
مشنو تو که سجاده دل برکند از مسواک
این سابقه پیشین تا روز پسین باشد
هوش مصنوعی: نفهم که دل از سجادهاش جدا میشود و از مسواک بیزار میشود؛ این حالتی که امروز داریم تا همیشه ادامه خواهد داشت.
قاری بامید نو گو کهنه بدر دربر
شاید که چو وابینی خیر تو درین باشد
هوش مصنوعی: خواننده با امید به نوای تازه، از چیزهای کهنه دل برکن. شاید وقتی به این حالت برسی، متوجه شوی که نفع تو در همین تغییر و نو شدن است.