شمارهٔ ۳۳ - کمال خجندی فرماید
خطت که بر خط یاقوت مینهم ترجیح
نوشته است بر آن لعل لب که (انت ملیح)
در جواب او
بزشم نرم که بر پنبه مینهم ترجیح
زفوطه برکت گردد این حدیث صریح
بجیب جامه مثقالی سفید خطیست
نوشته از ره مفتون که (البیاض صحیح)
خلیلدان چو در آید بنطق با چمته
سلق زتسمه زند بند برزبان فصیح
تعلقی بمیان بند چون نمکدان داشت
نوشته اند بزرحل بر او که(انت ملیح)
بدوش صوف چو سجاده بینم از یقه
بگردنش کنم از در دانها تسبیح
کنون سرد که کنم شست و شوی مدعیان
که نظم البسه را کرده ام چنین تتقیح
بکوش(قاری) و دایم بپوش جامه نو
که رخت نوحسنست و لباس کهنه قبیح
شمارهٔ ۳۲ - خواجه سعدالدین نصیر فرماید: شاه حسنی از تو یابد زیب و زینت تخت و تاجشمارهٔ ۳۴ - شیخ سعدی فرماید: جان من جان من فدای تو باد
اطلاعات
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
خطت که بر خط یاقوت مینهم ترجیح
نوشته است بر آن لعل لب که (انت ملیح)
هوش مصنوعی: خط تو را بر روی یاقوت بیشتر از آن لعل لب ارج مینهم که بگوید "تو زیبا هستی".
بزشم نرم که بر پنبه مینهم ترجیح
زفوطه برکت گردد این حدیث صریح
هوش مصنوعی: در این بیت، شاعر به نوعی اهمیت و ارزشهای معنوی و مادی را مقایسه میکند. او به نوعی میخواهد بگوید که چیزهای ظریف و ظاهری، مانند پنبه، هرچند نرم و لطیف هستند، اما نباید موجب غفلت از ارزشهای واقعی و آنچه که میتواند برکت و فایده واقعی به زندگی بدهد، شوند. در کل، تأکید بر این است که باید به عمق و محتوای چیزها توجه کرد و نه صرفاً به ظاهرشان.
بجیب جامه مثقالی سفید خطیست
نوشته از ره مفتون که (البیاض صحیح)
هوش مصنوعی: در جامهای که به تن دارم، نشانهای سفید به شکل خطی وجود دارد که نشاندهندهی عشق و شیدایی من است. این نشانه به روشنی و درستی وجود دارد.
خلیلدان چو در آید بنطق با چمته
سلق زتسمه زند بند برزبان فصیح
هوش مصنوعی: وقتی که زبان خلیلدان به بیان بیفتد، مانند چمتهای که به سطل آب آسیب میزند، میتواند به راحتی بر زبان فصیح تسلط پیدا کند و سخن بگوید.
تعلقی بمیان بند چون نمکدان داشت
نوشته اند بزرحل بر او که(انت ملیح)
هوش مصنوعی: بند و وابستگی تو مانند نمکدان است؛ نویسنده بر آن اشاره کرده که تو به زیبایی معروف هستی.
بدوش صوف چو سجاده بینم از یقه
بگردنش کنم از در دانها تسبیح
هوش مصنوعی: وقتی که سجادهای از پارچه صوف را بر دوش او میبینم، از گردن او دکمههای یقهاش را باز میکنم و مانند تسبیح از دری که به آن وارد میشوم، عبور میکنم.
کنون سرد که کنم شست و شوی مدعیان
که نظم البسه را کرده ام چنین تتقیح
هوش مصنوعی: اکنون که در وضعتی سرد و بیروح هستم، چگونه میتوانم مدعیان را پاکسازی کنم در حالی که من خودم به این اندازه در نظم و ترتیب لباسها گرفتار شدهام؟
بکوش(قاری) و دایم بپوش جامه نو
که رخت نوحسنست و لباس کهنه قبیح
هوش مصنوعی: تلاش کن و همیشه لباس نو بپوشی، چون لباس نو زیبا و دلپذیر است، اما لباس کهنه زشت و ناپسند به نظر میرسد.