گنجور

شمارهٔ ۲۷ - سلمان ساوجی فرماید

هر دل که در هوای جمالش مجال یافت
عنقای همتش دو جهان زیر بال یافت
در جواب او
بر چتر مرغ قبه زر تا مجال یافت
قاف قطیفه شهپر او زیر بال یافت
خوش وقت آن سجیف که او بر کنار رخت
با حرب و شرب و اطلس و صوف اتصال یافت
میکرد سرکشی ببرک شده زان جهت
خود را سیه گلیم و پراکنده حال یافت
تا گشت خاک مقدم زیلوچه بوریا
ای بس که در طریق نمد گوشمال یافت
سوزن بدرز روسی و والا و بیت کرد؟
عمری بسر دوید و بآخر محال یافت
در گلستان شمیم کلی و جگن دلم
در جیب و آستین صبا و شمال یافت
هر جامه بود لایق چیزی بدوختن
کتان بدرز بخیه وکاسر شلال یافت
(قاری) که خو بجبه کرباس خود گرفت
از صوف عاریت طلبیدن ملال یافت

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

هر دل که در هوای جمالش مجال یافت
عنقای همتش دو جهان زیر بال یافت
هوش مصنوعی: هر دلی که در آرزوی زیبایی او فرصتی پیدا کند، مانند پرنده‌ای بزرگ و آزاد، به دو جهان تسلط و برتری می‌یابد.
بر چتر مرغ قبه زر تا مجال یافت
قاف قطیفه شهپر او زیر بال یافت
هوش مصنوعی: بر روی چتر مرغ، که پوشش زرین دارد، وقتی که فرصت پیدا کرد، قاف (پرنده‌ای افسانه‌ای) به زیر بال او دست یافت و در آنجا قرار گرفت.
خوش وقت آن سجیف که او بر کنار رخت
با حرب و شرب و اطلس و صوف اتصال یافت
هوش مصنوعی: خوشحالی و شایستگی آن کسی که کنار تو حضور دارد و با لباس‌های زیبایی از جنس‌های مختلف، مایه خوشبختی و لذت او شده‌ای.
میکرد سرکشی ببرک شده زان جهت
خود را سیه گلیم و پراکنده حال یافت
هوش مصنوعی: او به خاطر سرکشی و نافرمانی‌اش، خود را در وضعیتی بد و آشفته یافت و خوشبختی‌اش را از دست داد.
تا گشت خاک مقدم زیلوچه بوریا
ای بس که در طریق نمد گوشمال یافت
هوش مصنوعی: تا زمانی که خاک زیر پایش به نشانه احترام و ارادت به او گذاشته شد، زحمت‌هایی که در راه کسب معرفت و حکمت داشت، به خوبی مورد توجه قرار گرفت و نتیجه‌اش را همچنین در رشد و پیشرفت خود مشاهده کرد.
سوزن بدرز روسی و والا و بیت کرد؟
عمری بسر دوید و بآخر محال یافت
هوش مصنوعی: سوزن در دامن روسی و بالای آن چه می‌کرد؟ عمری را برای دویدن سپری کرد و در نهایت به نتیجه‌ای غیرممکن رسید.
در گلستان شمیم کلی و جگن دلم
در جیب و آستین صبا و شمال یافت
هوش مصنوعی: در باغ، نسیم خوشی به مشامم می‌رسد و دل شادابم را در جیب و آستین نسیم بهاری و شمال احساس می‌کنم.
هر جامه بود لایق چیزی بدوختن
کتان بدرز بخیه وکاسر شلال یافت
هوش مصنوعی: هر لباسی که برای یک هدف خاص دوخته شده، باید از پارچه‌ای مناسب و با دقت و مهارت تهیه شود تا زیبایی و کارایی لازم را داشته باشد.
(قاری) که خو بجبه کرباس خود گرفت
از صوف عاریت طلبیدن ملال یافت
هوش مصنوعی: قاری که به خاطر جبه‌اش، از پارچه عاریه‌ای طلب کرده، دیگر از این کار خسته شده است.