گنجور

شمارهٔ ۱۶ - سید نعمت الله فرماید

دل ندارد هر که او را درد نیست
وانکه این دردش نباشد مرد نیست
در جواب او
جامه بیچاک صاحبدرد نیست
غیر یکتائی بپوشش فرد نیست
از گل بستان چو نازی پیش ما
غیر کمخا در گلستان ورد نیست
گر سقر لاطش غبار از پر زهست
در میان صوف باری گرد نیست
هر که هر روزی نبخشد خلعتی
در میان جامه پوشان مرد نیست
نیزه قندس سمور تیغ دار
زین دو به بهره نبرد برد نیست
شهوت انگیزی ببازار قماش
شوخ چون والای سرخ وزرد نیست
قاری اشعار تو در اوصاف رخت
عید بطنان را یقین در خورد نیست

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

دل ندارد هر که او را درد نیست
وانکه این دردش نباشد مرد نیست
هوش مصنوعی: کسی که احساس درد نمی‌کند، دل و احساسی ندارد و اگر کسی دردی نداشته باشد، نمی‌توان او را به عنوان یک انسان کامل شناخت.
جامه بیچاک صاحبدرد نیست
غیر یکتائی بپوشش فرد نیست
هوش مصنوعی: لباس فاقد چاک، نشان‌دهنده درد و رنج نیست، زیرا در پوشش فردی تنها یکتایی و تمایز واقعی وجود دارد.
از گل بستان چو نازی پیش ما
غیر کمخا در گلستان ورد نیست
هوش مصنوعی: در باغ گل، چون زیبایی از گل‌ها جلوه‌گر است، غیر از گل‌های خوشبو و زیبا، چیز دیگری در این باغ وجود ندارد.
گر سقر لاطش غبار از پر زهست
در میان صوف باری گرد نیست
هوش مصنوعی: اگر در آسمان دانه‌های غبار روی پر پرنده‌ای باشد، در میانه لباس صوفی هیچ چیز ناپیداست.
هر که هر روزی نبخشد خلعتی
در میان جامه پوشان مرد نیست
هوش مصنوعی: هر کسی که در هر روز لباس نو یا زیبایی به دیگران ندهد، در واقع مردانگی و بزرگی ندارد.
نیزه قندس سمور تیغ دار
زین دو به بهره نبرد برد نیست
هوش مصنوعی: نیزه‌ای که به شکل قند است و تیغ دارد، از این دو ابزار به بهره‌ای نمی‌رسد و نمی‌تواند چیزی را بدست آورد.
شهوت انگیزی ببازار قماش
شوخ چون والای سرخ وزرد نیست
هوش مصنوعی: به بازار جذابیت و زیبایی برو، زیرا مانند رنگ‌های سرخ و زرد درخشنده و خوشایند نیست.
قاری اشعار تو در اوصاف رخت
عید بطنان را یقین در خورد نیست
هوش مصنوعی: قاری اشعار تو که به توصیف زیبایی‌های تو می‌پردازد، مطمئناً در درک و بیان آنچه که در تو نهفته است، ناکام خواهد بود.