شمارهٔ ۳۰
چون عذار خویش دارد نامه اعمال ما
ساده پرکار فراوان شرم اندک سال ما
میل ما سوی وی و میلش به سوی چون خودی ست
آرد از خود رفتنش ناگه به استقبال ما
حال ما از غیر می پرسی و منت می بریم
آگهی باری که آگه نیستی از حال ما؟
عیش و غم در دل نمی استد خوشا آزادگی
باده و خونابه یکسانست در غربال ما
نقش ما در خاطر یاران دژم صورت گرفت
بس که رو در هم کشید آیینه از تمثال ما
نیشتر سازید و بگدازید هر جا تیشه ای ست
خون گرم کوهکن دارد رگ قیفال ما
ما همای گرم پروازیم، فیض از ما مجوی
سایه همچون دود، بالا می رود از بال ما
خضر و در سرچشمه حیوان فرو غلتیدنش
لغزش پایی ست کش رو داده در دنبال ما
خاک را از ابر ادرار معین داده اند
بی می پارینه بر ما رانده اند، امسال ما
با چنین گنجینه ارزد اژدهایی همچنین
حلقه بر گرد دل ما زد زبان لال ما
جان غالب تاب گفتاری گمان داری هنوز؟
سخت بیدردی که میپرسی ز ما احوال ما
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
چون عذار خویش دارد نامه اعمال ما
ساده پرکار فراوان شرم اندک سال ما
هوش مصنوعی: زیبایی چهرهاش چون نامهای است که کارهای ما را در آن نوشتهاند؛ کارهای زیاد و پرمشغلهای داریم، اما شرم و ندامت ما اندک است.
میل ما سوی وی و میلش به سوی چون خودی ست
آرد از خود رفتنش ناگه به استقبال ما
هوش مصنوعی: تمایل ما به اوست و تمایل او به کسانی چون خود. ناگهان این فاصله را کاهش میدهد و ما را به سمت هم میآورد.
حال ما از غیر می پرسی و منت می بریم
آگهی باری که آگه نیستی از حال ما؟
هوش مصنوعی: تو از حال ما سؤال میکنی و انتظار داری که ما به تو پاسخ دهیم، اما خودت که هیچ اطلاعی از وضعیت ما نداری، چطور میتوانی دربارهاش بدانید؟
عیش و غم در دل نمی استد خوشا آزادگی
باده و خونابه یکسانست در غربال ما
هوش مصنوعی: زندگی و اندوه در دل انسان جایی ندارند. خوش به حال کسی که از قید و بندها آزاد است، زیرا هر دو، شراب و گریه، در وجود ما به یکسان دیده میشوند.
نقش ما در خاطر یاران دژم صورت گرفت
بس که رو در هم کشید آیینه از تمثال ما
هوش مصنوعی: دوستان ما به خاطر غم و اندوه خود، تصویر ما را در ذهنشان ثبت کردند. به اندازهای که آینه از دیدن چهره ما غمگین شد و رویش را برگرداند.
نیشتر سازید و بگدازید هر جا تیشه ای ست
خون گرم کوهکن دارد رگ قیفال ما
هوش مصنوعی: هر جا که کاری سخت و دشوار وجود دارد، نشان میدهد که آن کار نیاز به تلاش و کوشش جدی دارد. در این متن به نوعی بیان شده است که هر جا سرسختی یا چالشی هست، افرادی با اراده و شجاعت مانند کوهکن، حاضرند تا با تمام توان و نيروی خود به مقابله با آن بپردازند. همچنین، اشاره به خون گرم و عواطف درونی این افراد دارد که آنها را به پیش میبرد.
ما همای گرم پروازیم، فیض از ما مجوی
سایه همچون دود، بالا می رود از بال ما
هوش مصنوعی: ما مانند پرندهای هستیم که با حرارت و شوق پرواز میکند؛ بنابراین انتظار نداشته باش که از سایه ما بهرهمند شوی، زیرا مانند دودی، فقط به سمت بالا صعود میکنیم و به زمین نمیچسبیم.
خضر و در سرچشمه حیوان فرو غلتیدنش
لغزش پایی ست کش رو داده در دنبال ما
هوش مصنوعی: خضر در آب چشمه زندگی افتاد و این فقط یک لغزش پا بود که به دنبال ما افتاده است.
خاک را از ابر ادرار معین داده اند
بی می پارینه بر ما رانده اند، امسال ما
هوش مصنوعی: باران آسمانی به زمین نباریده و خاک ما را با آبی پر از آلودگی و ناخالصی سیراب کردهاند. امسال، به خاطر همین شرایط، وضعیت خوبی نداریم.
با چنین گنجینه ارزد اژدهایی همچنین
حلقه بر گرد دل ما زد زبان لال ما
هوش مصنوعی: با داشتن چنین گنجینهای، اژدهایی همواره بر گرد دل ما حلقه زده است و ما از حرف زدن ناتوانیم.
جان غالب تاب گفتاری گمان داری هنوز؟
سخت بیدردی که میپرسی ز ما احوال ما
هوش مصنوعی: عزیز من، آیا هنوز گمان میکنی که میتوانم به راحتی با تو صحبت کنم؟ تو بسیار بیاحساس هستی که از ما در مورد وضعیتمان سوال میکنی.