گنجور

شمارهٔ ۱۸۱

چون گویم از تو بر دل شیدا چه می‌رود؟
بنگر بر آبگینه ز خارا چه می‌رود
خوابیده است تا که به کویت رسیده است
گر سر رود به راه تو از پا چه می‌رود؟
گویی، مباد در شکن طره خون شود
دل زان تست از گره ما چه می‌رود؟
پیداست بی‌نیازی عشق از فنای ما
گر زورقی شکست ز دریا چه می‌رود؟
آیینه خانه‌ای‌ست غبارم ز انتظار
او جانب چمن به تماشا چه می‌رود؟
گر جلوهٔ رخ تو به ساغر ندیده‌ایم
چندین به ذوق باده دل از جا چه می‌رود؟
با ما که محو لذت بیداد گشته‌ایم
دیگر سخن ز مهر و مدارا چه می‌رود؟
یک ره اگر به وادی مجنون کند گذر
از ساربان ناقه لیلا چه می‌رود؟
ای شرم بازداشته از جلوه‌سازیت
از پشت پا بر آینه آیا چه می‌رود؟
هفت آسمان به گردش و ما در میانه‌ایم
غالب دگر مپرس که بر ما چه می‌رود

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

چون گویم از تو بر دل شیدا چه می‌رود؟
بنگر بر آبگینه ز خارا چه می‌رود
هوش مصنوعی: وقتی من از عشق و احساساتم نسبت به تو سخن می‌گویم، چه تاثیراتی روی دل عاشقم می‌گذارد؟ فقط کافیست نگاهی به شفافیت و زیبایی شیشه‌ی تراشیده شده از سنگ بگماری و ببینی که چه تغییراتی در آن ایجاد می‌شود.
خوابیده است تا که به کویت رسیده است
گر سر رود به راه تو از پا چه می‌رود؟
هوش مصنوعی: به خواب رفته تا به محبوبش برسد، اگر سر برود در مسیر تو، پا چه ارزشی دارد؟
گویی، مباد در شکن طره خون شود
دل زان تست از گره ما چه می‌رود؟
هوش مصنوعی: به نظر می‌رسد که دل من در اثر زیبایی پیچش موهای تو دچار احساس عمیق و شکنندگی شده است. ما چه نقشی در این احساسات داریم؟
پیداست بی‌نیازی عشق از فنای ما
گر زورقی شکست ز دریا چه می‌رود؟
هوش مصنوعی: عشق از وجود ما نیاز ندارد و خود مستقل است. اگر قایقی در دریا شکسته شود، آن دیگر چه اهمیتی دارد؟
آیینه خانه‌ای‌ست غبارم ز انتظار
او جانب چمن به تماشا چه می‌رود؟
هوش مصنوعی: آیینه نمایانگر حقیقت و واقعیت است، و در دل من غبار و اندوه انتظار او نشسته است. حالا چرا من به سمت چمن می‌روم و آنجا را تماشا می‌کنم؟
گر جلوهٔ رخ تو به ساغر ندیده‌ایم
چندین به ذوق باده دل از جا چه می‌رود؟
هوش مصنوعی: اگر ما زیبایی صورت تو را در جامی ندیده‌ایم، چرا دل‌مان به خاطر لذت از شراب این‌قدر بی‌تاب و سرشار از شوق می‌شود؟
با ما که محو لذت بیداد گشته‌ایم
دیگر سخن ز مهر و مدارا چه می‌رود؟
هوش مصنوعی: ما که به شدت در لذت‌های ناپسند غرق شده‌ایم، دیگر چه نیازی به صحبت در مورد محبت و سازش داریم؟
یک ره اگر به وادی مجنون کند گذر
از ساربان ناقه لیلا چه می‌رود؟
هوش مصنوعی: اگر کسی راهی را انتخاب کند که به بیابان عاشق‌مآب مجنون منتهی می‌شود، دیگر چه اهمیتی دارد که سوارکار، شتر لیلا را به کجا می‌برد؟
ای شرم بازداشته از جلوه‌سازیت
از پشت پا بر آینه آیا چه می‌رود؟
هوش مصنوعی: ای شرم، که مانع جلوه‌گری تو هستی، از پشت به آینه نگاه کن، ببین چه اتفاقی می‌افتد؟
هفت آسمان به گردش و ما در میانه‌ایم
غالب دگر مپرس که بر ما چه می‌رود
هوش مصنوعی: جهان در حال چرخش است و ما در وسط آن قرار داریم. دیگر از ما نپرس که چه بر ما می‌گذرد، چرا که ما خود درگیر این گردش هستیم.